ce.mohsen به یه چیز اشاره نکردی ها

شاید باورتون نشه .. ولی سال اول ، دستشویی هم مشترک بود


اه اه اه .. بوی تعفن که همیشه از سلف میومد .. این مسولین (اون نه این) اونقدر گاو بودن که وقت نهار تخلیه چاه میاوردن

نکته : بناب برای الکی نمره گرفتن و درس ها رو پاس کردن جای توپیه .. ولی خدا نکنه گیر بعضی از استاد های عقده ایشون بیفتین .. که من ce.mohsen این بلا سرمون اومده ..
مسولین بناب معمولا اگر بهشون خیلی در ضمینه ای اعتراض بشه .. منطقی ترین جوابی که بلدن بودن (بلغور کنن) اینه که : همینه که هست .. یه بار یک چنین جوابی از اقای مهدی آس (مدیر گروه کامپیوتر) شنیدیم .. وقتی بهشون از سطح پایین استادها و امکانات می گفتیم در کمال وقاهت برگشت گفت ، انتظار نداشته باشین شما هم از همون توبره ای بخورین که بچه درس خون ها می خورن ، می خواستین خوب درس بخونین ، همینه که هست ..
نتیجه : مسولین به هیچ وجه (یعنی منفی خیلی) منطقی نیستن ، روی حرف هاشون اصلا حسابی باز نکنین ، و وقتی باهشون منطقی بحث می کنید انتظار نداشته باشید که جواب منطقی هم بشنوید ..
البته بناب استاد خوب هم داشت . استاد ایرانی ، آقای قره گوزی و آقای ببری بهترین استاد های ما بودن (از این دوومی بترسین ها .. بد تصحیح می کنه و راحت می اندازه هاا)
پ.ن : درسته که ، چرا عاقل کند کاری .. ولی چو عاقل خبطی کنه 2 سال تو کله خودش نمی کوبه .. تجربه کسب می کنه و خودش و واسه ارشد آماده می کنه که بترکونه ..
همین .