انجمن بچه های کنکوری!

.. ce.mohsen خاطرات تلخ و شیرین زیادی تو ذهنم زنده شد ..

ce.mohsen به یه چیز اشاره نکردی ها
شاید باورتون نشه .. ولی سال اول ، دستشویی هم مشترک بود همون جایی که الان دستشویی پرسنله ، که بعد به این نتیجه رسیدن که بابا روشن فکری خوبه ولی نه در این حدش دیگه
اه اه اه .. بوی تعفن که همیشه از سلف میومد .. این مسولین (اون نه این) اونقدر گاو بودن که وقت نهار تخلیه چاه میاوردن که بعد از این که این کار و چند بار تکرار کردن ملتفت شدیم که اشتباه برنامه ریزی در کار نیست و این ها در حد یه فیل، از خر، گاو ترن (خیلی میشه ها)

نکته : بناب برای الکی نمره گرفتن و درس ها رو پاس کردن جای توپیه .. ولی خدا نکنه گیر بعضی از استاد های عقده ایشون بیفتین .. که من ce.mohsen این بلا سرمون اومده ..

مسولین بناب معمولا اگر بهشون خیلی در ضمینه ای اعتراض بشه .. منطقی ترین جوابی که بلدن بودن (بلغور کنن) اینه که : همینه که هست .. یه بار یک چنین جوابی از اقای مهدی آس (مدیر گروه کامپیوتر) شنیدیم .. وقتی بهشون از سطح پایین استادها و امکانات می گفتیم در کمال وقاهت برگشت گفت ، انتظار نداشته باشین شما هم از همون توبره ای بخورین که بچه درس خون ها می خورن ، می خواستین خوب درس بخونین ، همینه که هست ..

نتیجه : مسولین به هیچ وجه (یعنی منفی خیلی) منطقی نیستن ، روی حرف هاشون اصلا حسابی باز نکنین ، و وقتی باهشون منطقی بحث می کنید انتظار نداشته باشید که جواب منطقی هم بشنوید ..

البته بناب استاد خوب هم داشت . استاد ایرانی ، آقای قره گوزی و آقای ببری بهترین استاد های ما بودن (از این دوومی بترسین ها .. بد تصحیح می کنه و راحت می اندازه هاا)

پ.ن : درسته که ، چرا عاقل کند کاری .. ولی چو عاقل خبطی کنه 2 سال تو کله خودش نمی کوبه .. تجربه کسب می کنه و خودش و واسه ارشد آماده می کنه که بترکونه ..

همین .

راستش ما در دوران کاردانی هم همچین وضعی در دانشگاه داشتیم... یارو ناظم دبیرستان بود، اومده بود شده بود مدیر امور دانشجویی (فکر می کرد تو زندگی کلی پیشرفت کرده، و انسان خیلی موفقیه و اینکه خیلی باحاله)... وقت ثبت نام من که دیرتر از موئد رفته بودم، کلی سرکوفت زد، همین طور که نصیحت می کرد، سوتی داد و گفت که از چوپانی به این مرحله رسیده (یادمون باشه که با پارتی بازی)، در طول تحصیل هم متوجه شدیم که طرف فرق دانشجو رو با گوسفند تشخیص نمی ده، حالا بماند برخورد دبیرستانی با یه دانشجو که کلی احترام توش داشت... مدیرمون پسرشو کرده بود معاون، طرف کشاورزی خونده بود و فقط درسارو پاس کرده بود، هیچی از دانشگاه و علم حالیش نبود، و برای اینکه بیکار نمونه همش به ما گیر می داد، خودشم منبع خلاف در دانشگاه شده بود... حالا چون دانشگاه ما غیرانتفاعی بود، اکثر نام خانوادگی مسئولین یکسان بود، فکرشو بکنین چه شود...

ما هم وقتی زیاد اعتراض می کردیم، می گفتن برا شما که دعوتنامه نفرستادیم، بیشتر می خوندین یه جای بهتر قبول می شدین...

پس اگه اینطور باشه من بهش عادت دارم، فکر می کردم یه جا قبول میشم که لااقل به انسان بودنم احترام بذارن که توفیقی حاصل نشد... ولی ای کاش همون مسئول رو می دیدم و می گفتم که آقا من کلی درس خوندم بازم یه جای خوب قبول نشدم، میشه یه راهنماییه دیگه بفرمایین؟

moien نوشته شده: ولی خدا نکنه گیر بعضی از استاد های عقده ایشون بیفتین

میشه اسامیه این اساتید رو بگین که ما با سپر سر کلاس حاضر شیم؟

moien نوشته شده: درسته که ، چرا عاقل کند کاری .. ولی چو عاقل خبطی کنه 2 سال تو کله خودش نمی کوبه .. تجربه کسب می کنه و خودش و واسه ارشد آماده می کنه که بترکونه

حرف قشنگی بود... مرسی

طبق گفته مدیریت دانشکده بناب ورودیهای 86 بناب آخرین افرادی هستند که از بناب مدرک تبریز می گیرند... خوب اگه تا حالا کسی گول اسم دانشگاه تبریز رو می خورد، دیگه از این به بعد باید چوب انتخاب خودشو بخوره

یه نکته جالبی که برام اتفاق افتاد این بود که تو راه بازگشت از تبریز یکی از همشهریامو دیدم، وقتی فهمید که تو بناب میخونم با حالت تعجب و به صورت عجیب و غریب ازم پرسید که چرا بناب رو انتخاب کردی؟... بعدش معلوم شد خودشم تو بناب می خونه... مثله اینکه هر کی بناب رو دیده، انتخاب اونجارو جرم می دونه

bbk_agp نوشته شده:(دانشگاه بناب در سال 83 افتتاح شده)... .

پیرو حرف قبلی، اون قسمت سایت بوده که در سال 83 افتتاح شده... خود دانشکده تاریخ تاسیسش 1374 است... خاک بر سرش، تو این 12 سال هیچ چی پیشرفت نکرده... منو باش که فکر می کردم چون تازه تاسیسه اینطوریه... البته یادمون باشه که برای ایرانی ها 12 سال مدت زیادی نیست... این غربیها هستن که عجله دارن، و مثلا Google تو 5 ،6 سال ابرقدرت میشه

تازگیها نماز خونه زدند، ولیکن مختلط... کسی خبر نداره که تو بناب قراره استخر بزنن یا نه؟

moien نوشته شده: اه اه اه .. بوی تعفن که همیشه از سلف میومد .. این مسولین (اون نه این) اونقدر گاو بودن که وقت نهار تخلیه چاه میاوردن.

این اتفاق رو با چشمام دیدم... این مسئولین علاقه دارند در چنین وضعی ناهار بخورن.

من فكر مي كردم بناب هر چي باشه، حداقلش اينه كه استاداش از تبريز خواهند اومد... اصلا هم اين حرفا نيست، و فكر مي كنم سياست بومي گرايي هم در برنامشون گرفتن... يعني اگه يك بنابي مدرك فوق ليسانس بگيره، صرفنظر از همه معيارها بعنوان استاد انتخاب ميشه... از وقتي هم كه مستقل شده، كي ميتونه چي بگه؟

امان از دست اونايي كه هيچ چي بلد نيستن و هر جلسه هم حضور و غياب مي كنن و ميگن كه از غايبين بيش از 3 جلسه ميانترم نخواهند گرفت...

راستي اين مفاهيم استاديار، و ... كجا تمرين ميشن. ما كه هر جا رو ديديم بلافاصله بعد از گرفتن فوق ليسانس ميان استاد ميشن.

سلام به همه دوستان عزیز مخصوصا همکلاسیم که هنوز نمیشناسمش (bbk_agp)
بله کل مطالبی که نوشتین در مورد بناب و دانشکده فنی چیزاییه که هر روز میبینیم.
خدا کنه که این مطالب خونده بشه و دیگه هیچکس اشتباهی رو که ماها مرتکب شدیم تکرار نکنه.
درست میگید هیچ امیدی نباید به استادا داشته و فقط باید خودمون بخونیم.
اما متاسفانه استادای اینجا خیلی بیشتر از درسی که مثلا میگن انتظار دارن.
یکی از بچه ها قراره یه وبلاگ بزنه مختص بناب ، آدرسشو میزارم تو سایت
------------------------
به امید موفقیت

چه کسی پرده سلف را جابجا کرد؟

با توجه به اینکه بناب فقط یه سلف داره، سلف ما مختلطه... یکی از روزها دیدم که سلف نرده کشی شده و قسمتی از سلف با پرده جدا شده و به خانمها اختصاص یافته است... تا اینجا مشکلی نیست، چون با فرهنگ ما این کارها عادی است...

یکی از روزها دیدیم که پرده دیگه نیست...! یعنی چه اتفاقی ممکن بود افتاده باشه؟... من که کلی فکرم درگیر بود، یعنی کی، با چه نفوذی رفته و همچین کاری کرده؟ یعنی اگه قرار به روشن فکری بود که از همون اول نمی کشیدن، پس چی شده بود؟

فکرتونو زیاد درگیر نکنین... همون پرده برا سالن مطالعه واجبتر بوده تا سلف...

این مورد عقیدتی میشه، سیاسی، فرهنگی یا اقتصادی؟

ploto نوشته شده: همکلاسیم که هنوز نمیشناسمش (bbk_agp)

بابا منم Bbk، چطور نمی شناسی؟

معرفی دانشکده فنی و مهندسی بناب:
viewtopic.php?t=1853

پیشنهاد میکنم ببینید، حتما

اعتراض دانشجویان مهندسی اپتیک دانشکده بناب به مسائل آموزشی

جمعی از دانشجویان دانشکده فنی مهندسی بناب در انتقاد به مسائل علمی آموزشی رشته مهندسی اپتیک و لیزر این دانشکده از خودداری نسبت به حضور در کلاسهای خود خبر داده اند.
به گزارش خبرگزاری مهر، جمعی از دانشجویان رشته مهندسی اپتیک و لیزر دانشکده فنی و مهندسی بناب نسبت به عدم حضور حتی یک استاد مرتبط با رشته اپتیک و لیزر در این دانشکده به عنوان هیئت علمی ثابت، عدم ایجاد امکان انتخاب واحدهای لازمه در هر ترم و اجباری بودن انتخاب اکثر واحدها، عدم حمایت دانشکده از فعالیت های انجمن های علمی دانشجویی از جمله مشکلاتی است که دانشجویان برای عدم حضور در کلاس عنوان می کنند.

دانشجویان به نبود امکانات رفاهی و تفریحی در شهر و سردرگمی به واسطه استقلال دانشکده فنی مهندسی بناب از دانشگاه تبریز نیز به عنوان مشکل نگاه می کنند.

دانشجویان معتقدند، امکانات مرتبط با رشته مهندسی اپتیک و لیزر امکاناتی است که هر دانشگاهی قادر به تامین آن نیست و این رشته در دانشگاههای ایران بسیار نو پا است، بنابراین جهت گیری درست و اصولی آن مستلزم صرف وقت و تلاش بیشتری بوده که جز در یک دانشگاه معتبر محقق نمی شود.

این دانشجویان خواستار نتقال کامل رشته مهندسی اپتیک و لیزر دانشکده فنی مهندسی بناب به دانشگاه تبریز هستند.

منبع: http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.a ... sID=593739

در پی اعتراض اپتیکی ها یکی از مسئولین این حرف رو به دوستای من زده بود:

شما که رتبه تون بد بوده اینجا قبول شدین، دیگه گذشته، خوب بخونین ارشد از یه جا خوب قبول شید...!

آقا ما تو این بناب منطق رو هم یاد گرفتیم، بریم سراغ فلسفه، شاید هم هیبنوتیزم...!

گاز گرفتگی بنابی ها!!!

در پی گازگرفتگی تعدادی از دانشجویان خوابگاه دختران دانشکده بناب، این دانشکده تا جمعه بطور کامل تعطیل اعلام شد.

نکته هیجان انگیز کار اینجاست که این حادثه جدید نبوده و بارها تکرار شده است، ولی هیچ اقدام خاصی صورت نگرفته... ولی چون این بار رقم بالا بوده (12 نفر) یکم مسئولین رو جو گیر کرده. دقیقا یکی دو روز قبل از این حادثه دو نفری راهی بیمارستان شده بودند. (یکی دو نفر رقمی نیستند، تعداد باید حداقل دو رقمی باشه، انگیزه ای برا مسئولین ایجاد بشه)

آقا این سراب ما کم کم تبدیل به جهنم میشه، کمک

در پی این حادثه آموزش دانشکده ابتدا این اطلاعیه را صادر کرد (بطور خلاصه):
خوابگاه شماره 9 خواهران تا اطلاع ثانوی تعطیل است، و غیبت دانشجویان موجه تلقی میشود،( این جمله یعنی اینکه شما که کلاس بیایین نیایین که فرقی نداره، برین خونتون)، دانشجویانی که امکان مراجعه به شهرشان را ندارن (برین خونتون، بطور واضح)، برای هماهنگی برای اسکان موقت در دیگر خوابگاهها به مسئولین مربوطه مراجعه فرمایین.

در پی این اطلاعیه، نمی دونم کودومشون به فکرش رسید که نمیشه که یه عده عقب بمونن، و بقیه درسشون رو ادامه بدن، و اطلاعیه دوم در فاصله زمانی کمتر از 1 ساعت، بصورت زیر چاپ شد (متن کامل):
بدینوسیله به اطلاع کلیه دانشجویان می رساند کلیه کلاسهای درس دانشکده فنی و مهندسی بناب تا روز جمعه تعطیل می باشد و از دانشجویان محترم خواهشمندیم در صورت امکان به شهرهای خود باز گردند. در صورت عدم امکان مراجعت به منزل، دانشجویان طبق نظارت مسئولین دانشکده در خوابگاه ساکن خواهند شد. معاونت آموزشی

حالا دوست عزیز کلاساش باحاله یا بچه ها هم با هم متحد نیستند!