به سوی موفقیت

این بخش مختص کسانی است که خود را برای کنکور آماده میکنند ( مشاوران این بخش از رتبه هایی برتر کنکور در سالهای گذشته هستند )

مدیر انجمن: rosa_127

Ramin

پست توسط Ramin » چهارشنبه 2 آبان 1386, 9:06 pm

با اجازه من هم چند جمله در مورد زمان اینجا میزارم :

نگو وقت نداری تو دقیقا همان تعداد ساعت در روز را در اختیار داری که پاستور ، میکل آنژ ، لئوناردو داوینچی و آلبرت انیشتین در اختیار داشتند -> جکسون براون

زمان کمیاب ترین منابع است ، و تا وقتی به تنظیم آن نپردازیم هیچ چیز دیگری قابل تنظیم نیست

هر کاری میخواهی انجام دهی ، همین الان انجام بده .

هیچ وقت به گمان اینکه وقت دارید ننشینید ، زیرا در عمل خواهید دید که همیشه وقت کوتاه و کم است .

برای پیشرفت و موفق شدن بایستی بیش از همه به واحدهای کوچک ولی مهم زمان یعنی : لحظه ها و دقایق اهمیت بدهی

Ramin

پست توسط Ramin » چهارشنبه 2 آبان 1386, 9:21 pm

ناپلئون بناپارت دوجمله بسیار زیبا در مورد زندگی دارد :
نژاد بشر در سیطره تخیل اوست و دیگر اینکه " ناممکن " واژه ای از لغت نامه احمق هاست .

وقتی در زندگی با داشتنی های خود فکر میکنیم خود را خوشبخت میبینیم و زمانی که به نداشته های خود فکر میکنیم خود را بدبخت فکر میکنیم ، پس خوشبختی های ما در تصور خود ماست -> تناجیو

پیروزی حق کسانیست که از شکست های خود درس گرفته اند -> فرانسیس بیکن

در دنیا تنها کسی موفق میشود که به انتظار دیگران ننشیند و همه چیز را از خود بخواهد -> شیللر

آواتار کاربر
ce.mohsen
همکار قدیمی
همکار قدیمی
پست: 385
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 28 تیر 1386, 11:10 am
محل اقامت: پشت دریاها
تماس:

Footprints

پست توسط ce.mohsen » سه‌شنبه 29 آبان 1386, 2:23 pm

I had a deram
من یک رویا داشتم

I dreamed I was walking along the beach with God
خیال کردم که در کنار ساحل با خدا قدم می زنم

Across the sky flashed scenes from my life
در آسمان تصویری از زندگی خود را دیدم

For each scense , I noticed two sets of footprints in the sand
در هر صحنه 2 ردپا بر روی شن ملاحظه می کردم

One belonging to me , ant the other to God
یکی متعلق به من و دیگری برای خدا

When the last scene of my life flashed before me
وقتی آخرین صحنه زندگی ام را دیدم

I looked back at the footprints in the sand
به جای پای رو شن نگاه کردم

I noticed that many times along the path of my life there was only one set of footprints
دیدم که چندین بار در راه زندگی ام فقط یک ردپا وجود دارد

I also noticed that it happened at the very lowest and saddest times in my life
و همچنین دیدم که این در سخت ترین لحظات زندگی ام اتفاق افتاده است

This really bothered me so I questioned God about it
این واقعا من را نگران کرد ، برای همین از خدا در این باره سوال کردم

God , you said that once I decided to follow you , you'd walk with me all the way
خدا ، فرمودی که اگر به تو ایمان بیاورم هیچ زمانی مرا تنها نخواهی گذاشت

But I have noticed that during the most troublesome times in my life , there is only one set of footprints
اما من دیدم که در مشکل ترین لحظات زندگی ام ، فقط یک ردپا وجود دارد

I don't undrestand Why when i needed to most you would leave me
من نمی فهمم چرا زمانی که بیشترین نیاز به تو داشتم تنهایم گذاشتی

God replied : "My precious , precious child"
خداوند فرمود : فرزند عزیزم

" I love you and i would never leave you "
تو را دوست دارم و تنهایت نمی گذارم

"During your time of trial and suffering when you see only one set of footprints"
در لحظات سخت اگر فقط یک ردپا می بینی

"It was then that I carried you"
به این دلیل است که من تو را در آن لحظات بدوش کشیده ام .
به جای لعنت فرستادن بر تاریکی ، یک شمع روشن کن
کم رنگ ترین جوهرها از قوی ترین حافظه ها ماندگارتر است
خدایا به من قدرت و جراتی ده تا آنی شوم که به خاطرش مرا خلق کردی

آواتار کاربر
rosa_127
مدیر انجمن
مدیر انجمن
پست: 834
تاریخ عضویت: شنبه 23 تیر 1386, 10:51 pm
محل اقامت: Tehran
تماس:

پست توسط rosa_127 » یک‌شنبه 9 دی 1386, 8:25 am

نادیا نوشته شده: درنهایت سادگی زندگی کنید ومسائل را بیش ازحد پیچیده یا تجزیه وتحلیل نکنید .

(اسپنسر جانسون )
هر عملی نیرویی راتولید می کند که به همان شکل به ما باز می گردد . هر چه بکاریم همان را درو می کنیم . وهنگامی اعمالی را انتخاب نماییم که برای دیگران شادمانی و موفقیت آورد ثمرۀ قانون عمل وعکس العمل ،شادما نی وموفقیت خواهد بود. (دکتر دیپاک چوپرا)


اگر کاری انجام نشده این ما ییم که آن را به انجام نرسانده ایم . اگرسوء تفاهمی ایجاد شده ماآن را به وجود آورده ایم . اکر در رنج وفشار عاطفی قرار داریم این ماییم که بودن درآن حال را برگزیده ایم . اگر تمامی آنچه که هستیم نمی شویم این ماییم که تن به دگرگونی نمی دهیم . (لئوبوسکالیا)


عشق را از درون برون بفرستید.(کاترین پاندر)



شما هم بگید اگه بلدید :idea:
[/url]
emad_23 نوشته شده:این چیزایی که تو گفتی به نظر من کاملا درستن. ولی یه مساله هست من ب این حرفا حرفای قشنگ نمی گم . کلا هر چی ما میگیم یا رفتاری که انتخاب می کنیم باید بر اساس منطق علم اصول و عقلانی باشه.
واینکه عقل یعنی تحلیل و بررسی اطلاعات عقل باید بتونه احساسات رو کنترل کنه تا احساست طبیعی باشه
این فکر ما ست که احساسمون رو تشکیل می ده. اگر ما دچار احساسات منفی هستیم دو حالت داره یا اینکه این احساسات واقعین مثل احساس اندوه و غم به خاطر از دست دادن یکی از عزیزان بروز دادن این احساس به یه شکل درست می تونه در بیشتر موارد به ما کمک کنه و اگر احساسات ما غیر واقعیند خوب نیستند در هر صورت چون غلطن. مثلا احساس حقارت یه احساس کاملا غیر واقعیه به خاطر افکار غیر واقعی.
در نهایت تمام مشکلات بشریت به خاطر نادانی یعنی از نادانیشروع می شه بعد ناتوانی میاد بعد نیازمندی میاد بعد نگرانی و نگرانی ریشه افسردگی و مشکلات روانی دیگست ما تا اونجا که می تونیم باید آگاهیامون رو زیاد کنیم . و علم روانشاسی رو همه بهش نیازمندن.
موفق باشید.
Evil Boy نوشته شده:سلام دوستان
قبلا یه تاپیک باز شده بود و چند تا از دوستان توش مطالب خوبی نوشتن.اگه موافق باشید از این به بعد مطالبتون رو اونجا بنویسید که متفرق نشن و همه بتونن ازشون استفاده کنن.
(البته با اجازه مدیران محترم فروم :wink: )

آدرس تاپیک http://www.forum.karshenasi.com/viewtop ... 12&start=0
مشاوره خصوصی کنکور 92 برای متقاضیان قبولی در سراسری تهران

آواتار کاربر
aseman_tarik00
کاربر ساده
کاربر ساده
پست: 42
تاریخ عضویت: جمعه 20 مهر 1386, 4:42 pm
تماس:

پست توسط aseman_tarik00 » یک‌شنبه 9 دی 1386, 11:13 pm

با سلام خدومت دوستان

بحث زیبا و دلنشینی است

اگه قابل بدونید من هم جمله ای بنویسم

:)


انسان آنگاه که به او می گویند در راه زندگی مشکلاتی هست و حتماً با آن مواجه می شوی

پپس بهتر است از ابتدا توکل کنی به خدا
با خونسردی کامل می گوید من حلال مشکلاتم و با مشکلات می جنگم
اما وقتی در این راه با مشکلات مواجه می شود بدون آنکه از همان اول یه یاد خدا باشد

بیگدار به آب میزند و حتی سعی میکند از آن فرار کند

اما غافل از اینکه خدایی هست

و در اخر یادش می افتد خدایی بوده هست و خواهد بود


پس با سرافکندگی تمام رو به سوی او میکند.


-----------------------------------------------------------------
دیشب خدارو خواب دیدم

خدا گفت : بنده من تا کی می خواهی گناه کنی؟
شرم گین شدم و سرم را به زیر افکندم و با خجالت در حضورش ایستادم

در این موقع خدا گفت : پس کی می خواهی توبه کنی؟

بیشتر سرافکنده و خجالت زده شدم و اشک در چشمانم جاری شد................

--------------------------------------------------------------

هر کسی تلاش کند موفق است ام با توکل به خدا


به گفت دوستمون کلمه " ناممکن" وجود ندارد پس کار نشد ندارد
و هر کاری که اراده کنی می شود
فقط کافی تو بخواهی


موفق باشید :wink:
يكي مي گفت : براي مردن ، نياز به تشريفات آنچناني نيست

كافي است فقط نفس نکشید

آواتار کاربر
Evil Boy
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 119
تاریخ عضویت: چهارشنبه 14 شهریور 1386, 10:31 am
تماس:

پست توسط Evil Boy » شنبه 13 بهمن 1386, 1:04 pm

روزی پسری تو راه مدرسه به صورت اتفاقی که به زمین نگاه می کرد یک سکه یک سنتی پیدا کرد.پسر از پیدا کردن این سکه خیلی خوشحال شده بود.به همین خاطر تصمیم گرفت از این به بعد هر موقع تو خیابون راه میره با دقت به زمین نگاه کنه.از او به بعد پسر 10 تا 1 سنتی.20 تا 5 سنتی.25 تا 10 سنتی و یک اسکناس 1 دلاری پیدا کرد.پسرک تا آخر عمرش تونسته بود 4 دلار و 60 سنت پول پیدا کنه.اما این پسر متوجه نشده بود که تو این مدت تعداد زیادی طلوع زیبای خورشید و پرواز پرندگان و لبخند و صورت زیبای مردم و هزاران چیز قشنگ دیگه رو ندیده و از دست داده.چونبرای پیدا کردن سکه های ناچیز سرش رو پایین انداخته بود.

نتیجه گیری نمی کنم.خودتون روش فکر کنید!
.: هرکی به خودش کمک کنه,خدا هم کمکش میکنه :.

قفل شده