بازی با ترانه ها
مدیر انجمن: Moh3n II
Re: بازی با ترانه ها
می خوام برم از پیش تو
ازم نــمی خوای بمونـــم
دوســــــــم نداری به خدا
دوســـم نداری می دونم
ازم نــمی خوای بمونـــم
دوســــــــم نداری به خدا
دوســـم نداری می دونم
Re: بازی با ترانه ها
منو و جداییت ای دلربا خدا نکند
غم تو و دل ما و بلا را خدا نکند
شبست و گرد سرت تا به صبح می گردم
مرا به صبح غمت آشنا خدا نکند
غم تو و دل ما و بلا را خدا نکند
شبست و گرد سرت تا به صبح می گردم
مرا به صبح غمت آشنا خدا نکند
هیس!!
- mahta007
- کاربر معمولي
- پست: 87
- تاریخ عضویت: پنجشنبه 20 مرداد 1390, 12:34 am
- محل اقامت: رنگین کمــــون
Re: بازی با ترانه ها
دلم گرفته دوباره هوای تو رو داره
چشمای خیسم واسه ی دیدنت بی قراره
چشمای خیسم واسه ی دیدنت بی قراره
خــــُـدایــــــا ســــَــردهـ ایــــن پـــایــیــن از اونـ بـالـآ اگــهـ میـ ـشه نگـــاهـ کـــُـن
یــهـ کـــاریـ کـــُـن اگــهـ میـشـهـ فـَـقـَط گــاهـی خودِت قـــَلــبَـمو " هـــــا " کـــــُـن...
_________________________________________________________________
تاپیک کنکوری های کارشناسی ناپیوسته 91
viewtopic.php?f=2&t=11247
یــهـ کـــاریـ کـــُـن اگــهـ میـشـهـ فـَـقـَط گــاهـی خودِت قـــَلــبَـمو " هـــــا " کـــــُـن...
_________________________________________________________________
تاپیک کنکوری های کارشناسی ناپیوسته 91
viewtopic.php?f=2&t=11247
Re: بازی با ترانه ها
منو ببخش اگه برات می میرم و زنده میشمsamirarad نوشته شده:همه دنیا رو گشتم تا تورو پیدا کنم
تو نباشی نمیشه عشق دیگه پیدا کنم
اگه با دیوونگی ها پیش تو شرمنده میشم
منو ببخش اگه همش می سپرمت دست خدا
اگه پیش غریبه ها بجای تو میگم شما
اگه تو رو دوســـــــــــــــت دارم خیلــــــــــــــی زیاد منو ببخـــــــــــــــش
نفر بعد اگه خواست با ش شروع کنه اگه خواست با آ بگه اگر هم خواست با م بگه
- Moh3n II
- کاربر ویژه بخش فیلم و سینما
- پست: 6572
- تاریخ عضویت: پنجشنبه 10 تیر 1389, 9:10 pm
- محل اقامت: پونک
- تماس:
Re: بازی با ترانه ها
از همه جا رفته بودی بی اعتنا رفته بودی
من موندم و خیابونا پرسه زدن تو میدونا
به هرکسی می رسیدم نشونیتو می پرسیدم
تو کوچه ها و خونه ها بودم مثل دیوونه ها
عکستو از دور می دیدم دنبال تو می دویدم
می رسیدم جات خالی بود سایه تو خیالی بود
من موندم و خیابونا پرسه زدن تو میدونا
به هرکسی می رسیدم نشونیتو می پرسیدم
تو کوچه ها و خونه ها بودم مثل دیوونه ها
عکستو از دور می دیدم دنبال تو می دویدم
می رسیدم جات خالی بود سایه تو خیالی بود
- baran_like
- کاربر ساده
- پست: 23
- تاریخ عضویت: پنجشنبه 8 دی 1390, 2:29 pm
Re: بازی با ترانه ها
دل تنها تو به دست گله نسپار
تو منو داری عزیزم منو این بار
دوس دارم حس کنی تو ترانه هامی
تنها نیستی تو مثه نفس با هامی!
تو منو داری عزیزم منو این بار
دوس دارم حس کنی تو ترانه هامی
تنها نیستی تو مثه نفس با هامی!
و به انگشت نخی خواهم بست....
که فراموش نگردد که هنوز انسانم!
که فراموش نگردد که هنوز انسانم!
Re: بازی با ترانه ها
یاد من باش اگه خوابی اگه بیدار یاد من باش
به همین بهانه یک شب حتی یک بار یاد من باش
یاد من باش اگه دنیا با تو مهربون نمی شــه
مثــل عکســـای قدیمــی زندگی جوون نمی شـه
به همین بهانه یک شب حتی یک بار یاد من باش
یاد من باش اگه دنیا با تو مهربون نمی شــه
مثــل عکســـای قدیمــی زندگی جوون نمی شـه
Re: بازی با ترانه ها
همه عالم ميدونستن كه بري ميميرم
اما رفتيو همه عالمو حيروون كردي
خيلي ممنون واسه هر چي كه اوردي به سرم
خيلي ممنون ولي من هيچوقت ازت نميگذرم
اما رفتيو همه عالمو حيروون كردي
خيلي ممنون واسه هر چي كه اوردي به سرم
خيلي ممنون ولي من هيچوقت ازت نميگذرم
Re: بازی با ترانه ها
من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب
مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم
خدای را مددی ای رفیق ره تا من
به کوی میکده دیگر علم برافرازم
مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم
خدای را مددی ای رفیق ره تا من
به کوی میکده دیگر علم برافرازم
به سلامتی کلاغ که آزادی رو به زیبایی ترجیح داد.
- Moh3n II
- کاربر ویژه بخش فیلم و سینما
- پست: 6572
- تاریخ عضویت: پنجشنبه 10 تیر 1389, 9:10 pm
- محل اقامت: پونک
- تماس:
Re: بازی با ترانه ها
sarabano نوشته شده:من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب
مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم
خدای را مددی ای رفیق ره تا من
به کوی میکده دیگر علم برافرازم
منی که بی تو دلگیرم
بدون تو دل آشوبم
تعجب می کنم از تو
که از فردا نمی ترسی
تو انگار با شب و گریه
علیه عشق هم دستی
Re: بازی با ترانه ها
یه شب مهتاب
ماه میآد تو خواب
منو میبره
کوچه به کوچه
باغ انگوری
باغ آلوچه
ماه میآد تو خواب
منو میبره
کوچه به کوچه
باغ انگوری
باغ آلوچه
به سلامتی کلاغ که آزادی رو به زیبایی ترجیح داد.
- lvliss.ati
- کاربر معمولي
- پست: 126
- تاریخ عضویت: دوشنبه 31 مرداد 1390, 12:34 pm
Re: بازی با ترانه ها
همین که مینویسم و به واژه میکشم تو روsarabano نوشته شده:یه شب مهتاب
ماه میآد تو خواب
منو میبره
کوچه به کوچه
باغ انگوری
باغ آلوچه
دوباره بار غم میشینه روی شونههای من
همین که میشکفی مثِ یه گل میون دفترم
دوباره گرمی لبات دوباره گونههای من
همین که میری از دلم، قرار آخرم میشی
دوباره زخم میخورم، دوباره باورم میشی
همیشه کم میارمت همیشه کم میارمت نمیشه که نبارمت
گیرم همه جا سیاه و تاریک است ، تو شمع خودت را روشن کن
تو نمی خواهد گزارشگر بزرگ تاریکی باشی
شمع بان کوچک نور خودت باش
این تمام چیزی است که روشنایی از تو می خواهد!!
تو نمی خواهد گزارشگر بزرگ تاریکی باشی
شمع بان کوچک نور خودت باش
این تمام چیزی است که روشنایی از تو می خواهد!!
Re: بازی با ترانه ها
تو اين مثلث غريب، ستاره ها رو خط زدم
دارم به آخر مي رسم، از اونور شب اومدم
دارم به آخر مي رسم، از اونور شب اومدم
به سلامتی کلاغ که آزادی رو به زیبایی ترجیح داد.
Re: بازی با ترانه ها
میدونستم یه روز میری
میدونستم تو خودخواهی
دلو حرمت شکستی تو
اینه رسم وفاداری
دلم زخمی دنیا بود
خیال کردم دوا داری
میدونستم تو خودخواهی
دلو حرمت شکستی تو
اینه رسم وفاداری
دلم زخمی دنیا بود
خیال کردم دوا داری
هیس!!