آشنائی با اختلال چند شخصیتی ....

بحث در مورد مسائل روانشناسی
قفل شده
Ramin
همکار قدیمی
همکار قدیمی
پست: 283
تاریخ عضویت: شنبه 18 خرداد 1387, 11:24 am
تماس:

آشنائی با اختلال چند شخصیتی ....

پست توسط Ramin » پنج‌شنبه 27 تیر 1387, 12:11 pm

از هم گسیختگی شخصیتی یک فرایند ذهنی است که بر اثر آن ارتباط طبیعی میان افکار، خاطرات، احساسات، حرکات و هویت فردی از میان می رود. به واسطه ی این از هم گسیختگی، برخی از اطلاعات خاص که در حالت عادی می بایست در ارتباط با سایر اطلاعات موجود دیگر در مغز باشند، انسجام و اتصال خود را از دست می دهند. برخی از پژوهشگران بر این باورند که از هم گسیختگی بطور مستمر ادامه پیدا کرده و گسترش می یابد و ممکن است از خیال بافی های روزانه شروع شده و تا تجزیه ی کامل هویتی ادامه پیدا کند. با این وجود تفاوت شایان ذکری میان اختلال های کلی هویتی (dd) و اختلال شخصیتی متفاوتی که با نام (did) شناخته می شود، وجود دارد.did پیش از این با نام اختلال چندگانه ی شخصیتی شناخته می شد، اما در سال 1994 نام آن تغییر پیدا کرد تا نام جدید در تفهیم عمومی اختلال کمک بیشتری کند. بیماری فوق الذکر شامل نوعی اختلال و آشوب در هویت است که دو یا چند شخصیت جداگانه در وجود فرد ظاهر می شوند. این هویت های مختلف که با نام "دگروار" شناخته می شوند، کنترل رفتار فرد را از یک زمان به زمان دیگر به دست می گیرند.
شخصیت در این مبحث به عنوان توانایی ادراک، ارتباط برقرار کردن، و تفکر در مورد محیط و خود فرد به کار برده می شود. (انجمن روانشناسی امریکا، سال انتشار 1994، صفحه 270). زمانیکه بیماران تحت تاثیر یک "دگروار" قرار می گیرند ممکن است رفتار، حرکات، خصوصیات، جهت گیری های جنسی، و خصوصیات فیزیکی متفاوتی را از خود بروز دهند ( به عنوان مثال عادت به استفاده از یک دست بیش از دست دیگر، انواع مختلف آلرژی، و تغییر زاویه ی دید). بیمار کلیه ی موارد ذکر شده را در یک زمان مشخص انجام می دهد، اما زمانیکه "دگروار" دیگر کنترل شخصیت او را به دست می گیرد، به هیچ وجه به خاطر نمی آورد که چندی پیش چه کارهایی انجام می داده. این شخصیت های متفاوت ممکن است گاهی اوقات به 100 مورد هم برسند و این امکان نیز وجود دارد که تعداد آنها تنها به 2 مورد ختم شود؛ اما میانگین آن 10 شخصیت متفاوت می باشد که در طول زمان ثابت هستند. هر یک از این موقعیت ها که در آن شخصیت تغییر پیدا می کند با عنوان "گونه ی منحصر بفرد شخصیتی" شناخته می شوند چراکه هر هویت جدید نشات گرفته از قسمت های از هم گسیخته ی ذهنی است که بر روی رفتار بیماری که به Did مبتلا است تاثیر می گذارد.
این شخصیت های متفاوت ممکن است تا حدودی از وجود یکدیگر آگاه باشند، اما در هر زمان تنها یکی از آنها کنترل رفتار بیمار را به دست می گیرد. انتقال شخصیت به شخصیت های دیگر به صورت آنی و به واسطه ی نوعی تنش
علائم


* چند شخصیتی، که می تواند به طور متوسط شامل 10 هویت متفاوت باشد و در برخی موارد تعداد آن تنها به 2 مورد محدود شده و در برخی موارد دیگر از 100 مورد نیز بالاتر می رود.
* آشکار کردن شخصیت های رفتاری متفاوت، و بروز عملکردها و رفتارهای فیزیکی نامتعارف و متناقض.
* احساس ضعف حافظه، و خارج شدن از دایره ی زمان (به عنوان مثال بیمار نمی تواند افراد و مکان ها را به خوبی به خاطر سپرده و یا به یاد بیاورد)
* بیشتر بیماران دچار افسردگی شده و افکاری پیرامون خودکشی به ذهن آنها خطور می کند.
* رواج نقص فردی
* 3/1 از مبتلایان به این بیماری دچار توهمات دیداری و شنیداری می شوند.
* فرایند رشد بیماری در حودود 5.9 شال به طول می انجامد.
* علائم مربوط به افسردگی افزایش پیدا می کند.
* ناتوانی در تمرکز بر روی دروس (در کودکان)

از نظر پزشکی برای تشخیص Did باید نشانه های زیر در بیمار تشخیص داده شود:

*
وجود حداقل دو شخصیت متفاوت که هر یک شامل الگوهای تفکری، احساسی، و ارتباطی مخصوص به خودشان باشند.
*
حداقل دو شخصیت مختلف که کنترل رفتاری فرد را از یک زمان به زمان دیگر به دست گیرند.
*
ناتوانی بیش از اندازه در به یاد آوردن اطلاعات مهم فردی که شباهتی به یک فراموشی معمولی نداشته باشد.
*
این بیماری مشخصاً بر اثر استفاده از ماده ای خاص و یا ابتلا به بیماری مخصوصی ایجاد نمی شود.

(جامعه ی روانشناسی امریکا، 1994؛ موریسون 1995)
فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد

آواتار کاربر
reza-1365
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 683
تاریخ عضویت: شنبه 27 مرداد 1386, 2:09 am
محل اقامت: فعلا ایران

پست توسط reza-1365 » شنبه 5 مرداد 1387, 1:15 am

آسيب هاي وارد شده به سر , بر شخصيت انسان تاثير مي گذارند
تحقيقات جديد نشان مي دهد حتي آسيب هاي نه چندان شديد به ناحيه سر در دوران كودكي مي تواند تاثيرات بلند مدتي به همراه داشته باشد.
به گزارش سايت اينترنتي « بي بي سي نيوز » , در يك مطالعه جديد محققان دانشگاه « وارويك » در انگليس از والدين كودكاني كه دچار آسيب در ناحيه سر شده بودند , در مورد تغييرات مشاهده شده در فرزندانشان سوال كردند.
نتايج بررسيها نشان داد كه آسيب ديدن سر در دوران كودكي مي تواند بر عواطف , رفتار و شخصيت انسان تاثير گذاشته و سبب پيدايش مشكلات يادگيري شود.
در اين تحقيقات , كارشناسان بيش از 500 كودك بين 5 تا 15 سال را كه دچار آسيب هاي مغزي شده بودند به مدت شش سال پس از آسيب ديدگي مورد مطالعه قرار دادند.
حدود يك پنجم از والدين كودكاني كه دچار آسيب هاي غير شديد شده بودند , عنوان كردند كه كودكانشان پس از آسيب ديدگي دچار تغيير شخصيت شده و تفاوتهاي زيادي با قبل از آسيب ديدگي پيدا كرده اند.
43 درصد از اين كودكان نيز دچار تغييرات رفتاري و مشكل در يادگيري شدند كه حتي اين امر سبب قرار گرفتن آنها در زيرگروه كودكان با معلوليت ذهني خفيف شده است .
به گفته محققان , دو سوم كودكاني كه دچار آسيب ديدگي هاي شديد مغزي شده بودند , به وضعيت معلوليت ذهني خفيف درآمدند و حدود نيمي از آنها دچار تغييرات شديد شخصيتي شدند.
در اين مطالعه همچنين مشخص شد با وجود آنكه تمامي اين كودكان در اثر آسيب ديدگي ناحيه سر , در بيمارستان تحت درمان قرار گرفته اند اما تنها يك سوم از آنها براي بررسي هاي پس از درمان , از سوي پزشكان مجددا فراخوانده شده اند.
به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي , به گفته دكتر « كارول هالي » از دانشگاه « وارويك » و سرپرست اين مطالعه , بسياري از كودكاني كه دچار آسيب هاي نه چندان شديد مغزي مي شوند , پس از مرخص شدن از بيمارستان براي بررسي هاي بعدي از سوي پزشكان فراخوانده نمي شوند و اين درحالي است كه بسياري از آنها در اثر آسيب ديدگي خود , دچار مشكلات بلند مدت شده و رفتار و قدرت يادگيري آنها تغيير مي كند و ممكن است در مدرسه با مشكل روبه رو شوند.
محققان عقيده دارند پزشكان معالج اين كودكان مي توانند پس از درمان , پرسش نامه اي در رابطه با تغييرات احتمالي مشاهده شده در كودك تهيه كرده و در اختيار والدين قرار دهند تا به كمك اين قبيل بررسي ها بتوان كودكاني كه دچار تغييرات مي شوند را شناسايي كرد و در صورت لزوم به طور مثال از روان شناسان براي كمك به آنها استفاده نمود.

قفل شده