چطور از پيله تنهايي خارج شويم ؟ .....

بحث در مورد مسائل روانشناسی
قفل شده
Ramin
همکار قدیمی
همکار قدیمی
پست: 283
تاریخ عضویت: شنبه 18 خرداد 1387, 11:24 am
تماس:

چطور از پيله تنهايي خارج شويم ؟ .....

پست توسط Ramin » یک‌شنبه 6 مرداد 1387, 9:33 pm

معمولاً اينطور گفته مي‌شود كه برونگرايي بيشتر از آنكه رفتاري اكتسابي باشد، خصيصه‌اي است كه با آن به دنيا مي‌آييد و خودتان نقشي در انتخاب، كاهش يا افزايش آن نداريد
حتي اگر اين موضوع درست باشد، و شما فردي كاملاً درونگرا هم باشيد اما باز هم اميدي براي كسب برخي خصوصيات افراد برونگرا وجود دارد. براي ايجاد تغيير و تحول در خودتان بايد هميشه سه اصل را رعايت كنيد:
1. با گروه‌هاي مختلف مردم راحت باشيد
2. ملاقات با ديگران را زياد بر خودتان سخت نگيريد
3. بدون نگراني از اينكه چه بايد بگوييد باب گفتگو را باز كنيد.
چگونه برونگرايي را در خود تقويت كنيد
شما مي‌توانيد بدون اينكه دست به تغيير شخصيت خود بزنيد، و فقط با برداشتن چند گام ساده مهارتهاي برونگرايي را در درونتان ايجاد كرده و تقويت كنيد.
براي شروع و در اولين گام بايد سعي كنيد بيشتر وقت خود را با ديگران بگذرانيد. اگر احساس مي‌كنيد با قرار گرفتن در موقعيت‌هايي كه به معاشرت با تعداد زيادي از افراد نياز دارد، تحت فشار قرار مي‌گيريد و معذب مي‌شويد، مطمئن باشيد كه اين موضوع زياد ارتباطي به ساختار شخصيتي شما ندارد و تنها با اين دليل است كه تجربه حضور در چنين موقعيت‌هايي را نداشته‌ايد.
براي برداشتن گام اول ابتدا به يك پيش گام احتياج داريد، به دليل اينكه شما تا بحال فردي برونگرا نبوديد براي ملاقات و معاشرت با ديگران انگيزه لازم را نداشتيد، و تا زمانيكه اين انگيزه در شما ايجاد نشود، نمي‌توانيد برونگرا شويد.
اگر در چنين حلقه انزوا‌طلبانه‌اي گرفتار شويد،

براي خلاص شدن و شكستن آن دو راه بيشتر نداريد.
1) به دنبال فعاليت‌هاي گروهي مورد علاقه خود بگرديد.
2) پيله تنهايي كه به دور خود تنيده‌ايد را پاره كنيد.
- به دنبال فعاليت‌هاي گروهي مورد علاقه خود بگرديد:
يكي از موانعي كه راه اجتماعي شدن را بر بسياري از افراد درونگرا سد مي‌كند، اين است كه نمي‌توانند فعاليت‌هاي اجتماعي مورد علاقه خود را به درستي پيدا كنند.
شما مي‌توانيد افرادي را شناسايي كنيد كه از بودن در كنار آنها لذت مي‌بريد و در معيت آنها به انجام فعاليت‌هاي دسته‌جمعي بپردازيد. قرار نيست كه شما با هر تيپ آدمي در ارتباط باشيد و معاشرت كنيد، چرا كه سنگ بزرگ علامت نزدن است، قدم به قدم و آهسته‌آهسته خود را با وضعيت جديد وفق دهيد، اين روش نقطه شروع مناسبي خواهد بود.

- پيله تنهايي خود را پاره كنيد:
در درون تمام افراد درونگرا ترسي ناخودآگاه نسبت به قرار گرفتن در محيط‌هاي اجتماعي وجود دارد. راهكار دومي كه به شما پيشنهاد مي‌كنيم اين است كه اين ترس‌ها را دور بريزيد.
همه افراد براي خود يك حريم خصوصي دارند كه در مورد افرادي كه به شدت برونگرا هستند، اين حريم محدود شده و زياد به چشم نمي‌آيد. اما افراد درونگرا براي خود حريم خصوصي گسترده‌تري قائل هستند.
پس در نتيجه براي اينكه فردي اجتماعي باشيد بايد اين حريم خصوصي را محدود كنيد و زياد خود را در پيله تنهايي‌تان محصور ننماييد. اگر يك‌بار دست به اين كار بزنيد، تكرار آن براي‌تان راحت‌تر خواهد شد.
بطور مثال اگر تازه به يك ساختمان نقل مكان كرده‌ايد و مواجه با همسايه‌هاي جديد چندان هم كار ساده‌اي به نظر نمي‌آيد، براي غلبه بر اين ترس مي‌توانيد هر روز صبح شما براي سلام كردن پيش قدم شويد.
البته لازم به ذكر است كه لازم نيست از همان شروع كار گام‌هاي بيش از حد بلندي برداريد، هميشه مسيرهاي جديد را با گام‌هاي كوتاه شروع كنيد تا رفته‌رفته به شرايط جديد عادت كنيد.

- هنر خوب صحبت كردن را ياد بگيريد
درست است كه خوب گوش دادن مهارت بسيار مهمي است و شايد در بيشتر مواقع مهمتر از خوب صحبت كردن باشد، اما به‌هرحال خوب صحبت كردن خصيصه ايست كه در بين تمام افراد درونگرا مشترك است.
پس شما هم اگر مي‌خواهيد خود را در اين گروه جاي دهيد بايد زره و كلاه خود به تن كرده و به جنگ سكوت برويد و بتوانيد بي‌وقفه حرف بزنيد. اما خوب مي‌دانيد كه در عمل توانايي چنين كاري را نداريد.
مطمئناً شما و تمام درونگراها بر اين عقيده‌ايد كه بهترين گفتگوها آنهايي هستند كه به عنوان متكلم نقش كمي در آن داشته باشيد، و به عنوان يك درونگرا خوب مي‌دانيد كه از بودن در يك جمع دوستانه و تنها شنونده سخنان آنها بودن چه احساس خوبي در شما ايجاد مي‌شود.
اما از همين امروز رويه خود را تغيير دهيد. براي شروع تنها چند كلمه هم كفايت ميكند. لازم نيست مثل يك برونگراي حرفه‌اي مسلسل وار حرف بزنيد، همين كه بتوانيد در حد چند كلمه نظرات و احساسات خود را بيان كنيد، اعتماد به نفس شما براي برخورد با موقعيت‌هاي اجتماعي افزايش مي‌يابد.
در اينجا وقت آن شده كه فوت كوزه گري افراد برونگرا را به شما ياد دهيم، اين افراد بدون اينكه مطمئن باشند درباره چه موضوعي مي‌خواهند صحبت كنند، باب گفتگو را باز كرده و همچنان به حرف زدن ادامه مي‌دهند.
پس شما هم فقط حرف بزنيد تا حرف زده باشيد. شايد باز هم براي شما كه به چنين روش‌هاي نه چندان دل چسبي عادت نداريد، انجام چنين اعمالي كمي سخت باشد اما به‌هرحال در همين حد كه براي صحبت تلاش كنيد پيشرفت خوبي محسوب مي‌شود.
بالاخره روزي مي‌رسد كه شما هم مثل يك برونگراي واقعي بي‌وقفه حرف بزنيد !

لذت درونگرايي
در آخر اگر از حق نگذريم، در درونگرايي لذتي هست كه در برونگرايي نيست. شما به عنوان يك فرد درونگرا مي‌توانيد از كارايي خود حداكثر استفاده را ببريد. همچنين خلوت تنهايي بهترين فضا براي تفكر و كارهاي خلاقانه است.
پس اين درونگرا بودن چندان هم بد نيست و باعث افزايش و ارتقاي مهارت‌هاي ديگر شما مي‌شود.
ايده‌آل‌ترين روش براي بكار بستن در زندگي تلفيقي از درونگرايي و برونگرايي است. مي‌توانيد به كمك مهارتهاي اجتماعي افراد برونگرا و آرامش ذهن و نظم و ترتيب افراد درونگرا از زندگي خود لذت برده و حداكثر استفاده را از توانايي‌هاي خود ببريد.
اصلاً‌ مهم نيست تست‌هاي روانشناسي چگونه درباره شما قضاوت كنند.

برونگرا‌ها و درونگراها
برونگرايي و درونگرايي اصطلاحاتي است كه «ك.گ.يونگ» وضع كرده و حاكي از دو نوع شخصيت متناقض است. فعاليت كلي يا شوق و كشش در شخص برونگرا آفاقي (يعني متوجه دنياي خارج) و در درونگرا انفسي (يعني متوجه بدون شخص) است.
هر كس به اين هر دو متمايل است، اما همواره بر اثر محيط و خصوصيات خلقي، يكي بر ديگري تفوق دارد و به‌نحو بارزي آشكار مي‌شود. برونگرايي حاد فرار نامعقول و غيرمنطقي از نفس و نمايش دادن احساسات در جمع است (مانند هيستري و هيجان شديد) و درونگرايي حاد عبارت از عقب‌نشيني به دنياي درون است، و درين حال خيالبافي جانشين واقع بيني مي‌شود. «يونگ» بيماري تقسيم خاطر را اختلال مشاعر شخص درونگرا مي‌داند.
فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد

آواتار کاربر
reza-1365
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 683
تاریخ عضویت: شنبه 27 مرداد 1386, 2:09 am
محل اقامت: فعلا ایران

Re: چطور از پيله تنهايي خارج شويم ؟ .....

پست توسط reza-1365 » سه‌شنبه 8 مرداد 1387, 1:51 am

راههای جلوگیری از افسردگی

امروزه بيشترين مشكلي كه در خانواده ها وجود دارد مخصوصا خانواده هايي كه جوان ونوجوان دارند مشكل افسردگي ويا عصبانيت زياد جوانان و نوجوانان هست البته در مادرهايي كه دو بچه يا بيشتر به دنيا آورده اند نيز وجود دارد .


بهترين راه براي درمان اين بيماري ....

پاي مرغ را چه ماشيني ويا چه محلي اگر مرغ محلي باشد بهتر است در غير اين صورت از مرغهاي ماشيني استفاده كنيد پاي آن را فقط تميز بشوييد بدون اينكه در آب جوش زده وپوست زرد رنگ آنرا پاك كنيد .پاي مرغ را خوب بشوييد و روي آتش كباب كنيد و بخورید مدنظر داشته باشيد كه فقط ناخنهاي آنرا بكنيد وانگشتان بايد باشد .چندين بار در روز انجام دهيد به زودي وبه فاصله يك هفته ميبينيد كه چه جادويي ميكند

مصرف پاي مرغ بدون كندن پوست آن بسيار موثر در درمان افسردگي و اضطراب ميباشد .

اين روش نه شيميايي هست ونه اثرات جانبی دارد ...
برای تعجیل در ظهور و سلامتی امام زمان (ع) یک صلوات بفرستید.

آواتار کاربر
bahram_rad
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 115
تاریخ عضویت: شنبه 28 دی 1387, 12:40 am
محل اقامت: ایران عزیز
تماس:

Re: چطور از پيله تنهايي خارج شويم ؟ .....

پست توسط bahram_rad » چهارشنبه 9 بهمن 1387, 2:49 am

چطور از رابطه گذشته تان، کاملاً خارج شوید و خداحافظی کنید؟

بهتر است تنها بمانید تا در یک چرخه قهر و آشتی گیر کنید.

این مطلب را قبلاً ترجمه کردم ولی فرصت ویرایشش در همان روز نبود. خیلی از ما روزگاری کسی را دوست داشته ایم و تلخی ها و ناکامی هایی را در رابطه با آن شخص تجربه کرده ایم. و تنها به حکم انسان بودنمان، شاید تمایل به برگشت به رابطه قدیمی آزارمان داده باشد. این مطلب کمی غربی است و من هیچ تلاشی برای تغییر محتوای آن انجام ندادم، اما از آنجا که در اینگونه روابط، خیلی ها در همین سرزمین به سمت همین شکل از ارتباط کشیده شده اند، شاید روزی، جایی به درد کسی خورد.

مطلب اینطور آغاز می شود:

تابستان شروع شده است و دور هم نشینی ها بین دوستان و خانواده و همکلاسی ها و جشن ها و عروسی ها نیز آغاز می شود. با اینکه این دیدارها اغلب باعث شادی و تازه کردن دوستی ها می شود، اما متاسفانه گاهی باعث می شود شما با شخصی که قبلا با او رابطه عاطفی داشته اید، مجددا ملاقات کنید. با اینکه ما همگی از جدایی ها، درسهای دردناکی گرفته ایم، بعضی از ما خیلی راحت تسلیم وسوسه ایجاد رابطه مجدد با عشق قبلی خود می شویم. و وقتی عشق گذشته ما، در میان دوستان مشترک در یک مجلس عروسی قرار می گیرد، این وسوسه بسیار شدید و غیرقابل مقاومت می شود!

اگر الگویی “جدایی و آشتی” به گوش شما آشناست، شما نیز احتمالاً در یک رابطه در چرخان قرار دارید. “در چرخان همان دری است که 4 قسمت در حال چرخش به دور یک محور عمودی دارد و در وردی ساختمانهای بزرگ قرار می گیرد”. شبیه یک در چرخان، رابطه شما با عشق قدیمیتان هیچگاه ایستا نخواهد بود. او همواره از یک طرف وارد قلب شما می شود و از طرف دیگر خارج خواهد شد!!

خانواده و دوستانتان به تعداد غیرقابل شمارشی داستان غم انگیز رابطه شما را شنیده اند و شما خوب میدانید که این رابطه همانند صفحه موسیقی شکسته ایست با اینحال همیشه چیزی شما را دوباره به سمت این رابطه می کشد. در چرخان صدا می دهد و می چرخد و شما دوباره در میان رابطه از بین رفته ای هستید که دوباره شکست خواهد خورد.

چطور میتوان این الگوی ناقص را یکبار و برای همیشه متوقف کرد، آنهم در تابستان که فصل تفریح و گشت و گذار شماست؟

الگوی رفتاری خود را تغییر دهید. وقتی رابطه در یک چرخه گیر میفتد، دلیلش این است که زندگی روزمره ما نیز در یک چرخه تکراری افتاده است. با تغییر زندگی روتین خود، شما دیدگاه خود را عوض کرده اید و چرخه جدایی و آشتی را از بین برده اید. چطور ممکن است؟ فعالیتهای جدیدی را شروع کنید. به رستوران جدیدی بروید. وقتتان را با دوستان قدیمی بگذرانید. یا به یک تعطیلات بروید. سعی کنید بفهمید گره زندگیتان کجاست و سپس تغییر بوجود خواهد آمد.

بفهمید که چرا به یک رابطه شکسته تکیه کرده اید؟ شما میدانید که او برای شما مناسب نیست و شما نیز برای او مناسب نیستید. پس چرا شما دو نفر دوباره بسمت هم برمی گردید؟ خودتان را با این فکر احمقانه مشغول نکنید که تنها دلیل چرخیدن این چرخه عشق است. زیرا احساسات زیادی در این میان نقش دارند. پیدا کردن این احساسات به شما کمک خواهد کرد تا الگو را تغییر دهید.

بنشینید و کاغذی بردارید و احساساتی را که در زمان جدایی با آن شخص به شما دست میداده بنویسید. حتی اگر وقتی او را با عشق جدیدی ببینید حسادت می کنید، یا نوستالژی از دست دادن یک دوست نزدیک در هنگام فکر او به شما دست می دهد، یا از تنها ماندن و پیدا کردن شخص جدیدی برای خودتان وحشت زده اید، باید درک کنید که زندگی شما تنها از عشق ساخته نشده است. البته احساسات ذکر شده درست و قابل احترامند اما این بدین معنی نیست که بر پایه انها بتوان یک رابطه ماندگار و ابدی ساخت.

با یک متخصص در این رابطه صحبت کنید. شکست عشقی چیزی است که مردم فکر می کنند به تنهایی از پس آن برمی آیند. اما همین مردم، برای غلبه بر درد و رنج قلبشان، به درمان های شخصی مخربی مثل ، مشروب، هوس های یک شبه، تلفن های خشونت آمیز و دیروقت به شخص مقابل و غیره روی می آورند. از دست دادن شخصی که دوستش دارید یا طلاق و غلبه بر آن به تنهایی، طاقت فرساست. به همین دلیل است که مردم به این چرخه ناقص می چسبند، زیرا چون تنهایی سخت است مردم ترجیح میدهند که در یک رابطه ناقص به سر ببرند. یک مشاور، که بی طرفانه به حرفهای شما گوش دهد، می تواند در انتخاب درست به شما کمک کند.

در انتها شما باید دو لیست را همواره کنار خود نگه دارید-یک لیست برای یادآوری اینکه این رابطه به درد شما نمیخورد (برای مثال او مخالف بچه دار شدن است، شما اهداف مشترکی ندارید)، یک لیست برای اینکه به یاد بیاورید که هستید و هر چه باشد برای خودتان انسان مقبولی هستید(برای مثال شما آزادی را دوست دارید و میخواهید با انسانهای جدید آشنا شوید، شما دوستان و خانواده خوبی دارید و غیره …)

به خانواده و دوستانتان تکیه کنید و مشکلات را از میان بردارید و به احساسات خود مجال بروز دهید: غمگین یا عصبانی و تنها شوید. وقتی احساساتتان آزاد شوند، به مرور انرژی خود را از دست می دهند و شما توانایی خداحافظی با آن شخص را خواهید داشت و به سمت رابطه ای شاد، سالم و جدید قدم برخواهید داشت.
در دنیا چنان زندگی کنید که انگار هیچ وقت نخواهید مرد

سایت : جزوه و اموزش برای همه http://www.academy-foroughi.orq.ir

قفل شده