بازی با کلمات!...
مدیر انجمن: Moh3n II
- shokrollahi_kh
- کاربر معمولي
- پست: 148
- تاریخ عضویت: دوشنبه 20 اردیبهشت 1389, 7:25 pm
- محل اقامت: اصفهان
- تماس:
Re: بازی با کلمات!
لياقت
من تو را دوست دارم..
دیگری تو را دوست دارد..
دیگری دیگری را دوست دارد..
و این چنین است که ما تنهاییم..
دیگری تو را دوست دارد..
دیگری دیگری را دوست دارد..
و این چنین است که ما تنهاییم..
- Ali_Computer69
- کاربر متوسط
- پست: 328
- تاریخ عضویت: چهارشنبه 2 مرداد 1387, 6:35 pm
- محل اقامت: سرزمین مفرغ ها
- mariiya.mg
- كاربر عالي
- پست: 742
- تاریخ عضویت: شنبه 3 مهر 1389, 10:43 pm
- محل اقامت: تهران
Re: بازی با کلمات!
آرمانAli_Computer69 نوشته شده:تارا
وقتی با انگشت به کسی اشاره می کنیم ، به یاد داشته باشیم که سه انگشت دیگر به طرف خودمان بر گشته اند .
----------------------------
mariiya_mg@yahoo.com
----------------------------
mariiya_mg@yahoo.com
- mariiya.mg
- كاربر عالي
- پست: 742
- تاریخ عضویت: شنبه 3 مهر 1389, 10:43 pm
- محل اقامت: تهران
Re: بازی با کلمات!
شاتوت (دوست دارم)ali_bah نوشته شده:نفت کش
وقتی با انگشت به کسی اشاره می کنیم ، به یاد داشته باشیم که سه انگشت دیگر به طرف خودمان بر گشته اند .
----------------------------
mariiya_mg@yahoo.com
----------------------------
mariiya_mg@yahoo.com
- mariiya.mg
- كاربر عالي
- پست: 742
- تاریخ عضویت: شنبه 3 مهر 1389, 10:43 pm
- محل اقامت: تهران
Re: بازی با کلمات!
یاشار (دوسش ندارم)
وقتی با انگشت به کسی اشاره می کنیم ، به یاد داشته باشیم که سه انگشت دیگر به طرف خودمان بر گشته اند .
----------------------------
mariiya_mg@yahoo.com
----------------------------
mariiya_mg@yahoo.com
- parva
- کاربر خوب
- پست: 364
- تاریخ عضویت: سهشنبه 10 مهر 1386, 12:46 pm
- محل اقامت: اردبيــــــــــــــــل
- تماس:
Re: بازی با کلمات!
تدايي عشقali_bah نوشته شده:رسوبات
رفتی و مرا با دلتنگی هایم تنها گذاشتی !
رفتی در فصلی که تنها امیدم خدا بود و ترانه و تو
افسوس رفتی ... ساده ، ساده مثل دلتنگی های من ... و حتی ساده مثل سادگی هایم !
من ماندم و یک عمر خاطره ... و حتی باور نکردم این بریدن را ...
کاش کمی از آنچه که در باورم بودی ، در باورت خانه داشتم !
قصه به پایان رسید و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم
رفتی در فصلی که تنها امیدم خدا بود و ترانه و تو
افسوس رفتی ... ساده ، ساده مثل دلتنگی های من ... و حتی ساده مثل سادگی هایم !
من ماندم و یک عمر خاطره ... و حتی باور نکردم این بریدن را ...
کاش کمی از آنچه که در باورم بودی ، در باورت خانه داشتم !
قصه به پایان رسید و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم
Re: بازی با کلمات!
همیشه...
در نهان به آنانی دل می بندیم که دوستمان ندارند و در آشکارا از آنان که دوستمان دارند غافلیم
و شاید....
این است دلیل تنهایی ما.
( علی شریعتی )
و شاید....
این است دلیل تنهایی ما.
( علی شریعتی )