بوفه !!

در این قسمت میتونید به بحث در مورد کنکور کارشناسی ارشد بپردازید

مدیر انجمن: rosa_127

قفل شده
Ramin

پست توسط Ramin » شنبه 13 بهمن 1386, 12:54 pm

amin نوشته شده:اینم واسه برو بچ مثل خودم

تصویر
ایول به امین ، ایول
فقط پرسپولیس 8)

آواتار کاربر
honeyeh
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 88
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 11 شهریور 1386, 2:24 pm
تماس:

پست توسط honeyeh » شنبه 13 بهمن 1386, 1:30 pm

سلام. یووهههههههههههووووووووووووووووووووووو :lol:
کسی این جا نیست؟؟؟ پهلونای ارشدی رخصت :lol: مهمون نمی خواین؟ ما هم کم کم فکر کنم داریم ارشدی میشیم؟ اجازه هست؟ :oops:
هیچ کس این جا نیست تو بوفه یه چایی نسکافه ای چیزی به ما بده. بابا یخ کردیم :shock:
آها فهمیدم حتما فصل امتحاناست تحویل نمی گیرید آره؟ :lol:
به هر حال بوفه ی خوبیه فقط یه کم گرم تر بشه عالی میشه. مشتری هم خواستین من دوست زیاد دارم معرفی می کنم :lol:
موفق باشییییییییییییییییییییییییید :lol: :wink:

Ramin

پست توسط Ramin » شنبه 13 بهمن 1386, 1:54 pm

ميدونيد پر بيننده ترين سايت تو ايران چه سايتيه؟جواب: مشترك گرامي دسترسي به اين سايت امكان پذير نمي باشد :lol:

چون روز ولنتاین هم نزدیکه اینم تقدیم به شما :wink: :

ولنتاين در اردبيل - خديجه : رحيم آقا تو بيلميري امروز چه روزيه ؟ رحيم : والا فچ ميکنم روز جهاني مبارزه با محيط زيست ! ها ؟ - خديجه : يوخ بابا ! امروز ولرم تايمه ! رحيم : ها ؟! ولرم تايم نمنه ؟! - خديجه : بابا تو مجله نوشته بود روز عشگه ! روز ايحساساته ! روز من و شوماست ! - رحيم : شوما کيه ؟! ها ؟! بچه بپر برو اون چاگو رو از آشپزخونه بيار

آواتار کاربر
eli
مدیر نمونه سایت کارشناسی
مدیر نمونه سایت کارشناسی
پست: 2590
تاریخ عضویت: چهارشنبه 3 مرداد 1386, 9:45 pm

پست توسط eli » شنبه 13 بهمن 1386, 3:51 pm

آموزش باکلاس شدن

۱- سعي كنيد هرروز لباسهايتان را آپگريد كنيد.

۲-داشتن موبايل شيك و جديد خيلي مهم است.

۳-براي موبايلتان چند جلد بخريد تا بتوانيد موبايلتان را به سادگي با لباستان هماهنگ كنيد.

۴-مدل مو خيلي مهم است هرچه در اين زمينه هزينه كنيد باز هم كم است.

۵-هر روز چند كلمه جديد از ديكشنري استخراج كنيد تا به هنگام نياز به كار بگيريد.

۶-اگر با كسي قرار ميگذاريد با نيم ساعت تاخير به سر قرار برويد وا ز خيابانهاي شلوغ گله كنيد.

۷-مكالمات تلفني خود را به چند ثانيه خلاصه كنيد. خانومها بيشتر تمرين كنند.

۸-در ميهماني چاي را با قند نخوريد بلكه با نوك قاشق كمي شكر ريخته و فقط دو بار به هم بزنيد.

۹-چاي را به يكباره نخوريد بلكه يك كم چاي بخوريد چند كلمه حرف بزنيد كمي چاي كمي حرف ….. و

۱۰-يوگا ورزش با كلاسي است حتما اين ورزش را ياد بگيريد.

۱۱-هنگامي كه كرايه ميدهيد هيچ وقت پول خرد ندهيد حتي المقدور تراول يا بيست هزار ريالي بدهيد.

۱۲-هر روز يك روزنامه به زبان انگليسي خريده و هر كجا ميرويد همراهتان ببريد.

۱۳-به كلاسهاي آموزش موسيقي رفته و هميشه كيف گيتار به دوشتان بياندازيد.

۱۴-هميشه چوب اسكي و چوب گلف را در ماشينتان داشته باشيد.

۱۵-در رستوران يا در ميهماني نصف كباب تان را ميل نكرده و در بشقاب دست نخورده باقي بگذاريد
در قفس کـــــــــه باشی دیگر شیـــــــــر یا قنـــــــــاری بودنت مهم نیســـــــــت.

آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.

در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.

آواتار کاربر
eli
مدیر نمونه سایت کارشناسی
مدیر نمونه سایت کارشناسی
پست: 2590
تاریخ عضویت: چهارشنبه 3 مرداد 1386, 9:45 pm

پست توسط eli » شنبه 13 بهمن 1386, 3:56 pm

پنج سوال پنج سوال مهم در زندگی زناشویی
بر اساس يه تحقيق، ۵ سوال وجود داره که زنها بهتره از مردها نپرسند!
چون اگه جوابهاشون مبني بر حقيقت داده بشه شر به پا ميشه!!…

اين ۵ سوال عبارتند از

به چي فکر مي کني؟…
آيا دوستم داري؟…
آيا من چاقم؟…
به نظر تو ، اون دختره از من خوشگلتره؟…
اگه من بميرم تو چيکار مي کني؟

براي مثال:
به چي فکر مي‌کني؟
جواب مورد نظر براي اين سوال اينه: “عزيزم! از اينکه به فکر فرو رفته بودم متاسفم! داشتم به اين فکر مي‌کردم که تو چقدر زن خوب و دوست داشتني و متفکر و با شعور و زيبايي هستي و من چقدر خوشبختم که با تو زندگي مي کنم.“… البته اين جواب هيچ ربطي به موضوع مورد فکر مرد نداره! چون مرد داشته به يکي از موارد زير فکر مي‌کرده:
الف) فوتبال
ب) بسکتبال
ج) چقدر تو چاقي!
د) چقدر اون دختره از تو خوشگلتره!
ه) اگه تو بميري پول بيمه ات رو چطوري خرج کنم؟
يه مرد در سال ۱۹۷۳ بهترين جواب رو به اين سوال داده… اون گفته: “اگه مي خواستم تو هم بدوني به جاي فکر کردن، درباره‌ش حرف مي‌زدم!“…

آيا دوستم داري؟
جواب مورد نظر اين سوال “بله“ است! و مردهايي که محتاط‌ترند مي‌تونن بگن: “بله عزيزم!“… و جوابهاي اشتباه عبارتند از:
الف) فکر کنم اينطور باشه!
ب) اگه بگم بله، احساس بهتري پيدا مي‌کني؟
ج) بستگي داره که منظورت از دوست داشتن چي باشه!
د) مگه مهمه؟!
ه) کي؟… من؟!

آيا من چاقم؟
واکنش صحيح و مردانه نسبت به اين سوال اينه که با اعتماد به نفس و تاکيد بگين “نه! البته که نه!“ و به سرعت اتاق رو ترک کنين!… جوابهاي اشتباه اينها هستند:
الف) نمي‌تونم بگم چاقي… اما لاغر هم نيستي!
ب) نسبت به چه کسي؟!
ج) يه کمي اضافه وزن بهت مياد!
د) من چاق‌تر از تو هم ديدم!
ه) ممکنه سوالت رو تکرار کني؟ داشتم به بيمه‌ات فکر مي‌کردم!

به نظر تو، اون دختره از من خوشگلتره؟
“اون دختره“ در اينجا مي‌تونه يه دوست قبلي يا يه عابر که از فرط زل زدن به اون تصادف کردين و يا هنرپيشه يه فيلم باشه… در هر حال جواب درست اينه که: “نه! تو خوشگلتري!“… جوابهاي غلط عبارتند از:
الف) خوشگلتر که نه… اما به نحو ديگه‌اي خوشگله!
ب) نمي‌دونم اينجور موارد رو چطوري مي‌سنجند!
ج) بله! اما مطمئنم تو شخصيت بهتري داري!
د) فقط از اين بابت که اون جوونتر از توست!
ه) ممکنه سوالت رو تکرار کني؟ داشتم راجع به رژيم لاغريت فکر مي‌کردم!

اگه من بميرم تو چيکار مي‌کني؟
جواب صحيح: “آه عزيزترينم! در حادثه اجتناب ناپذير فقدان تو، زندگي برام متوقف ميشه و ترجيح ميدم خودمو زير چرخ اولين کاميوني که رد ميشه بندازم!“… اين سوال، همونطور که توي گفتگوي زير مي‌بينين، ممکنه از سوالهاي ديگه طوفاني‌تر باشه!…
زن: عزيزم… اگه من بميرم تو چيکار مي‌کني؟
مرد: عزيزم! چرا اين سوالو مي‌پرسي؟ اين سوال منو نگران مي‌کنه!
زن: آيا دوباره ازدواج مي کني؟
مرد: البته که نه عزيزم!
زن: مگه دوست نداري متاهل باشي؟
مرد: معلومه که دوست دارم!
زن: پس چرا دوباره ازدواج نمي‌کني؟
مرد: خيلي خب! ازدواج مي‌کنم!
زن (با لحن رنجيده): پس ازدواج مي‌کني؟
مرد: بله!
زن (بعد از مدتي سکوت): آيا باهاش توي همين خونه زندگي مي‌کني؟
مرد: خب بله! فکر کنم همين کار رو بکنم!
زن (با ناراحتي): بهش اجازه ميدي لباسهاي منو بپوشه؟
مرد: اگه اينطور بخواد خب بله!
زن (با سردي): واقعا“؟ لابد عکسهاي منو هم مي‌کني و عکسهاي اونو به ديوار مي‌زني!
مرد: بله! اين کار به نظرم کار درستي مياد!
زن (در حالي که اين پا و اون پا مي کنه): پس اينطور… حتما“ بهش اجازه ميدي با چوب گلف من هم بازي کنه!
مرد: البته که نه عزيزم! چون اون چپ دسته!!!
در قفس کـــــــــه باشی دیگر شیـــــــــر یا قنـــــــــاری بودنت مهم نیســـــــــت.

آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.

در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.

آواتار کاربر
eli
مدیر نمونه سایت کارشناسی
مدیر نمونه سایت کارشناسی
پست: 2590
تاریخ عضویت: چهارشنبه 3 مرداد 1386, 9:45 pm

پست توسط eli » شنبه 13 بهمن 1386, 4:01 pm

honeyeh نوشته شده:سلام. یووهههههههههههووووووووووووووووووووووو :lol:
:lol: :wink:
سلام عزيزم.
خيلي خيلي به بوفه خوش اومدي. :)
در قفس کـــــــــه باشی دیگر شیـــــــــر یا قنـــــــــاری بودنت مهم نیســـــــــت.

آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.

در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.

آواتار کاربر
moien
همکار قدیمی
همکار قدیمی
پست: 106
تاریخ عضویت: شنبه 3 شهریور 1386, 9:44 am
تماس:

پست توسط moien » شنبه 13 بهمن 1386, 6:52 pm

Need For Speed ProStreet هم یه هفته بیشتر دوام نیاورد و تموم شد :(
Hitman - Blood Money هم که 4 روزه به ته دیگ رسید :(
OBScure II هم باگ زیاد داشت و اعصابم و به هم می ریخت :(
Wolfenstein III که خیلی وقته همومیده ، ولی نسبتا خوب بود
FiFa 2008 خوشم نیومد :D
کسی بازی خفنجی سراغ نداره که تو این ایامه مبارک بازی کنیم حوصله مون نپره ..

سایت رودکی که حاضره ، مرکز تحقیقات هم قیمت و خیلی دیدن و رفتن دیه نیومدن ، همه شرکت ها هم گفتن چون میری زنجان نمی تونیم با هم همکار شیم .
کسی کار سراغ نداره ؟

ce.mohsen نبینم لبت نخنده ها ... جوری دمق زدی که هر کی ندونه هم می دونه که از آمپول می ترسی ، مرد گنده :shock:

راستی ce.mohsen من انگلیسی ام توپه می فهمم :lol: ترجمه می کردی ملت هم بفهمن خوب آخه :P

ام سکینه ، من تمام شرایط خوش تیپی رو دارم بجز مورد آخر که اصلا راه نداره ، نهایتا می تونم خودم و کنترل کنم و کباب افراد دیگه رو نخورم ، و این که نون ته بشقاب نندازم و هر 10 انگشت و تو حلق فرو نکنم و سفارش یه پرس دیگه با نون اضافی و دو تا دوغ ندم و پیاز و با مشت نشکنم و موقع خوردن روی صندلی چهار زانو نشینم و بعد خوردن یه چرت نخوابم و بعد از بیدار شدن جوراب هامو توی دستشوییه رستوران نشورم و از گوشه صندلی آویزون نکنم و موقع حساب کردن پول میز چونه نزنم و اشانتیون نخوام ازشون . :shock: :shock: :shock:
کی میاد با من بریم رستوران ؟؟؟ هان ؟

honeyeh خوش اومدی ، باقلا پخته بدم یا پشمک ؟ :wink:
دردی است غیر مردن کان را دوا نباشد / پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن

Ramin

پست توسط Ramin » شنبه 13 بهمن 1386, 7:35 pm

moien نوشته شده:Need For Speed ProStreet هم یه هفته بیشتر دوام نیاورد و تموم شد :(
Hitman - Blood Money هم که 4 روزه به ته دیگ رسید :(
OBScure II هم باگ زیاد داشت و اعصابم و به هم می ریخت :(
Wolfenstein III که خیلی وقته همومیده ، ولی نسبتا خوب بود
FiFa 2008 خوشم نیومد :D
کسی بازی خفنجی سراغ نداره که تو این ایامه مبارک بازی کنیم حوصله مون نپره ..

سایت رودکی که حاضره ، مرکز تحقیقات هم قیمت و خیلی دیدن و رفتن دیه نیومدن ، همه شرکت ها هم گفتن چون میری زنجان نمی تونیم با هم همکار شیم .
کسی کار سراغ نداره ؟

ce.mohsen نبینم لبت نخنده ها ... جوری دمق زدی که هر کی ندونه هم می دونه که از آمپول می ترسی ، مرد گنده :shock:

راستی ce.mohsen من انگلیسی ام توپه می فهمم :lol: ترجمه می کردی ملت هم بفهمن خوب آخه :P

ام سکینه ، من تمام شرایط خوش تیپی رو دارم بجز مورد آخر که اصلا راه نداره ، نهایتا می تونم خودم و کنترل کنم و کباب افراد دیگه رو نخورم ، و این که نون ته بشقاب نندازم و هر 10 انگشت و تو حلق فرو نکنم و سفارش یه پرس دیگه با نون اضافی و دو تا دوغ ندم و پیاز و با مشت نشکنم و موقع خوردن روی صندلی چهار زانو نشینم و بعد خوردن یه چرت نخوابم و بعد از بیدار شدن جوراب هامو توی دستشوییه رستوران نشورم و از گوشه صندلی آویزون نکنم و موقع حساب کردن پول میز چونه نزنم و اشانتیون نخوام ازشون . :shock: :shock: :shock:
کی میاد با من بریم رستوران ؟؟؟ هان ؟

honeyeh خوش اومدی ، باقلا پخته بدم یا پشمک ؟ :wink:
چندتا بازی بهت پیشنهاد میدم :

- Call of duty ( من هم 1 ، هم 2 و هم 4 رو بازی کردم - البته میدونی که 3 واسه کامپیوتر نیومد )

- Splinter Cell ( تمام سری هاشو بازی کردم و آخر بازیه )

- بازی فکری نمیدونم خوشت میاد یا نه ولی Syberia رو بشین بازی کن آخر بازیه .

- F.E.A.R هم یکی از بازیهای توپ روزگاره :lol:

الان دیگه چیزی یادم نمیاد برادر معین . :wink:

آواتار کاربر
kanan
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1617
تاریخ عضویت: دوشنبه 16 مهر 1386, 1:00 pm
محل اقامت: تبريز شهر اولين ها

پست توسط kanan » یک‌شنبه 14 بهمن 1386, 12:19 pm

با سلام
خیلی خوش اومدی صفا آوردی هانیه جان تصویر
eli جان با تمام موارد موافقم به جز مورد پایینی که نمیتونم مثل معین جان جلوی شکم خودمو بگیرم
۱۵-در رستوران يا در ميهماني نصف كباب تان را ميل نكرده و در بشقاب دست نخورده باقي بگذاريد
کسی بازی خفنجی سراغ نداره که تو این ایامه مبارک بازی کنیم حوصله مون نپره ..
یه بازی خوب اگه کامپیوتر شما بتونه اجرا کنه کارت گرافیکی من 512MB هستش به زور میکشید در بعضی موقع هم گیر میکنه به علت گرافیک بالا که واقعا حرف نداره مخصوصا هنگام دویدنش
gears of war
lost planet هم بازی بدی نیست
اصلا کدام نوع بازی از موارد پایین دوست داری تا بهمت معرفی کنم

اکشن اول شخص : که در این بازی ها فقط تفنگ دیده می شود مثل igi یا call of duty
البته اینو هم اضافه کنم که این ژانر بعد از تولید doom و half life به وجود آمد من فکر می کنم اگه این بازی ها تولید نمیشد چی میشد آیا بازی هایی مثل call of duty یا مدال افتخار به وجود میومد

اکشن سوم شخص : که در این بازی ها شخصیت بازی خودش دیده میشود مثل mafia یا god father

استراتژیک: در این بازی ها شما باید ساختمان یا نیروهگاه و سرباز درست کنید و طرف مقابل شکست بدین مثل سری های age of empire یا red alert یا rome total war

ماجراجویی:در این بازی که بیشتر وقت به سوال و جواب و جستجو میگذره مثل سایبریا یا شرلوک هلمز

شبیه سازی : در این بازی چیزهای طبیعی روزمره شبیه سازی شده مثل سری های sims و بازی شبیه سازی پرواز شرکت مایکروسافت

نقش آفرینی: در این بازی ها شما شخصیت درست میکنید و با آن ادامه بازی رو دنبال می کنید البته تقریبا

ورزشی: که دیگه فکر کنم توضیح لازم نیست بازی هایی مثل سری های فیفا

اتومبیل رانی: که فکر کنم اینم به توضیح احتیاج نداره مثل nfs یا GT

سبکی که به این ها سبک مخصوص میگن که همه چی توی اونها هستش مثل سری های GTA البته این ژانر بعد از تولید GTA3 به وجود آمد
3-جوات ترين خواننده غير مجاز سال: در اين قسمت هيات داوران با تقديم ديپلم افتخار به حسن شماعي زاده،جايزه جوات بلورين را با اکثريت آرا به داوود بهبودي تقديم کرد.
حیف شد کاش شماعی زاده میشد میدونید دیگه شماعی زاده محبوبیتشو از کجا بدست آورده تنها خواننده ای هستش که دهانشو به شکل متوازی الاضلاع هستش که هیچ کدوم از خواننده ها این ویژگی رو ندارند
7-جوات ترين گزارشگر سيما: در حالي که به علت شايسته بودن همه ميرفت که کار به دعوا بکشد جايزه به جوات خياباني اهدا گرديد.جوات پس از دريافت جايزه گفت: اين جايزه را که حاصل يک عمر تلاش ميدانم به استادم اسکندر کوتي تقديم مينمايم.در ضمن من شريک تجاري مهندس نيستم.
اینم حیف شد فکر کنم باید شفیعی میشد اونقدر به کاپیتان برزیل میگفت کاپیتان دونگا که فکر میکردم کاپیتان دونگا اسمشه واقعا که اون کاپیتان گفتنش برای من ...... خوب شد که گزارشگرهای دیگه اومدن و من که راهت شدم دیگه شمارو نمیدونم

ضمنا sjj آلپاچینو فیلم جدیدشو دیدی با نام minutes 88 میگن فیلمه خوبیه
اینجا کسی پیدا نشد که به این فیلمها نگاه کرده باشه(ترمیناتور 2008 و رامبو 2008)آخرش من تکلیف خودمو معلوم کنم دانلود کنم یا نه فیلمهای خوبی هستن یا نه
زندگي را مثل پيازي ديدم كه هر ورقشو باز كردم
اشك منو درآورد!!

خدا بگم چيكارت نكنه اون كسي كه منو معتاد سريال فرار از زندان كردي

گفتگو آنلاين اعضا انجمن
http://www.tinychat.com/6kclp

آواتار کاربر
honeyeh
کاربر معمولي
کاربر معمولي
پست: 88
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 11 شهریور 1386, 2:24 pm
تماس:

پست توسط honeyeh » یک‌شنبه 14 بهمن 1386, 1:14 pm

سلااااااااااااام به همگییییییییییییییی :lol:

از کجا بفهمیم یه پسر تو اروپا ایرانی هست یا نه .... ؟؟؟!! :lol:


اگر که شما فروشنده ماشين باشي و در آن واحد خواننده
اگر که پشت سر خانومت با مادرت غيبت کني
اگر که به کنسرت بري ولي هيچوقت خواننده را نبيني و همرا ه با نوشيدني توي کريدور بايستي و دختر ها رو ديد بزني
اگر که هيچوقت حلقه عروسيت رو به دست نداشته باشي
اگر روزي 5 بسته سيگار بکشي اما به همه بگي که سيگار نمي کشي
اگر که نوشيدني مورد علاقه تو ودکا باشه
اگر که حدود 35 سال سن داشته باشي اما روي سرت مو نباشه
اگر که هميشه برنامه تلويزيون هاي ايراني رو تماشا بکني اما هميشه از برنامه بد اونها گله داشته باشي
اگر که از کسي تقاضاي ازدواج کني و اونها بخوان بدونن که تو از خودت خونه داري
اگر همسرت رو طلاق دادي اما همچنان اجازه نمي دي که اون با کسي ديگه قرار بذاره
اکر که در ايران مخ پزشکي هستي اما در اينجا در چلو کبابي کار مي کني
اگر که 3 تا پيجر و 2 تا مبايل حمل مي کني ولي هيچ وقت کسي بهت زنگ نمي زنه
اگر که ادعا مي کني که پدرت بهترين دوست شاه بوده
اگر که خونه نداري و هنوز بي کاري اما بي .ام. و مي روني
اگر که مجبوري بيشتر از يکبار در روز اصلاح کني
اگر که در ايران يک قهرمان 4 ستاره بودي اما حالا در واشينگتون دي سي راننده تاکسي هستي
اگر که ازت سوال کنن :
where are you from ?
و تو جواب بدي که ايتاليايي اما همچنان توي دستت تسبيح داشته باشي
اگر که اسپاگتي با ماست داشته باشي اما با قاشق به جون ته ديگ بيفتي
اگر که دوستاتو براي شام دعوت کني و پيتزا سفارش بدي ولي هنوز يه مقدار برنج اضافي دم کني
اگر که باور کني که هيچکس بهتر از ما نمي تونه کباب درست کنه
اگر که سگ داشته باشي اما اجازه ندي که داخل خونه بياد

امیدوار کسی به دل نگیره. طنزه دیگه :lol:

آواتار کاربر
ce.mohsen
همکار قدیمی
همکار قدیمی
پست: 385
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 28 تیر 1386, 11:10 am
محل اقامت: پشت دریاها
تماس:

رستم و اسفندیار

پست توسط ce.mohsen » یک‌شنبه 14 بهمن 1386, 9:56 pm

--------------------بنام خداوند ویروس گارد--------------------

کنون رزم Virus و رستم شنو ---------- دگرها شنیدستی این هم شنو
که اسفندیارش یکی Disk داد ---------- بگفتا به رستم که ای نیک زاد
در این Disk باشد یکی File ناب ---------- که بگرفتم از سایت افراسیاب
چنین گفت رستم به اسفندیار ---------- که من گشنمه نون سنگک بیار
جوابش چنین داد خندان طرف ---------- که من نون سنگک ندارم به کف
برو حال می کن به دین Disk ، هان! ---------- که هم نون و هم آب باشد در آن
تهمتن روان شد سوی خانه اش ---------- شتابان به دیدار رایانه اش
چو آمد به نزد Mini Tower اش ---------- بزد ضربه بر دکمه Power اش
دگر صبر و آرام و طاقت نداشت ---------- مر آن Disk را در Drive اش گذاشت
نکرد هیچ صبر و نداد هیچ لفت ---------- یکیList از Root دیسکت گرفت
در آن Disk دیدش یکی File بود ---------- بزد Enter آنجا و اجرا نمود
کز آن یک Demo شد پس از آن عیان ---------- ابا فیلم و موزیک و شرح و بیان
به ناگه چنان سیستمش کرد Hang ---------- که رستم در آن ماند مبهوت و منگ
چو رستم دگر باره Reset نمود ---------- همی کرد Hang و همان شد که بود
تهمتن کلافه شد و داد زد ---------- ز بخت بد خویش فریاد زد
چو تهمینه فریاد رستم شنود ---------- بیامد که لیسانس رایانه بود
بدو گفت رستم همه مشکلش ---------- وز آن Disk و برنامه خوشگلش
چو رستم بدو داد قیچی و ریش ---------- یکی دیسک Bootable آورد پیش
یکی Toolkit اندر آن Disk بود ---------- برآورد آنرا و اجرا نمود
همی گشت Toolkit ، Hard اندرش ---------- چو کودک که گردد پی مادرش
به ناگه یکی رمز Virus یافت ---------- پی حذف امضای ایشان شتافت
چو Virus را نیک بشناختش ---------- مر از Boot Sector برانداختش
یکی ضربه زد بر سرش Toolkit ---------- که هر Byte ان گشت هشتاد Bit
به خاک اندر افکند Virus را ---------- تهمتن به رایانه زد بوس را
چنین گفت تهمینه با شوهرش ---------- که این بار بگذشت از پل خرش
دگر باره اما خریت مکن ---------- ز رایانه اصلا تو صحبت مکن
قسم خورد رستم به پروردگار ---------- نگیرد دگر Disk از اسفندیار
به جای لعنت فرستادن بر تاریکی ، یک شمع روشن کن
کم رنگ ترین جوهرها از قوی ترین حافظه ها ماندگارتر است
خدایا به من قدرت و جراتی ده تا آنی شوم که به خاطرش مرا خلق کردی

Ramin

پست توسط Ramin » یک‌شنبه 14 بهمن 1386, 10:50 pm

اول اینو ببینید : ( اونایی که دارن میرن دانشگاه آزاد خوب دقت کنند ) :lol:

http://www.imagehosting.gr/upload4/out. ... 4hi7f6.jpg

این هم جالبه :

http://www.imagehosting.gr/upload4/out. ... 7xp55h.jpg

این آقا هم که .... :D

http://www.imagehosting.gr/upload4/out. ... _36014.jpg
آخرین ویرایش توسط Ramin در جمعه 24 اسفند 1386, 2:18 pm، در مجموع 1 بار ویرایش شده است.

آواتار کاربر
kanan
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1617
تاریخ عضویت: دوشنبه 16 مهر 1386, 1:00 pm
محل اقامت: تبريز شهر اولين ها

پست توسط kanan » دوشنبه 15 بهمن 1386, 11:22 am

با سلام
منظورت Rocky Balboa که نیست ؟
نه نيست
رامبو 2008 محصول سال 2008
زندگي را مثل پيازي ديدم كه هر ورقشو باز كردم
اشك منو درآورد!!

خدا بگم چيكارت نكنه اون كسي كه منو معتاد سريال فرار از زندان كردي

گفتگو آنلاين اعضا انجمن
http://www.tinychat.com/6kclp

آواتار کاربر
eli
مدیر نمونه سایت کارشناسی
مدیر نمونه سایت کارشناسی
پست: 2590
تاریخ عضویت: چهارشنبه 3 مرداد 1386, 9:45 pm

پست توسط eli » دوشنبه 15 بهمن 1386, 5:11 pm

به نقل از گروه مارشال :
می‌دانم دل نبستن به جشن‌های این و آن در این روزگار غمگین و پر از گرفتاری سخت است ...!

می‌دانم که هر بهانه‌ای برای شاد بودن در این روزگار غنیمت است!

می‌دانم که از نسل دایناسورها هستم و نه نوشته‌هایم و نه دیدگاههایم دیگر خریداری ندارند و میهن دوستی به‌قدر تفاله‌ای نمی ارزد...

با این همه فقط یک نکته کوچک: شما که می خواهید شاد باشید، شما که می‌خواهید به عشقتان هدیه بدهید، اگر تنها کمی در میان این هیاهو نیمه علاقه‌ای هم به این کهن سرا دارید، برایتان فرقی می‌کند که هدیه‌ی تان را به جای 14 فوریه (25 بهمن ماه)، 29 بهمن ماه بدهید؟

بهترنیست به جای اینکه از ماه‌های دیگران استفاده کنیم ، از ماه خودمان استفاده کنیم؟

آیا بهتر نیست به جای اینکه زادمرگ یک کشیش مسیحی را جشن بگیریم، یک جشن کهن خودمان را زنده کنیم؟

آیا بهتر نیست یک جشن چند هزارساله‌ی ایرانی را به جای یک جشن چندصدساله اروپایی جشن بگیریم؟

آیا بهتر نیست به جای ولنتاین غربی ، که هیچگونه به زبان فارسی نمی‌آید، اسفندگان (سپندارمزگان) را جایگزین کنیم؟

نگویید که هم این خوب است هم آن، خواهش می کنم نگویید!!!

در این هجوم تبلیغاتی وسیع که در حال غرق شدن هستیم اگر کمی شل بدهیم تا صد سال دیگر هیچ چیز از ما باقی نمی ماند...

آنقدر حجم تبلیغاتی غرب بالا است که کافی است کوچکترین چیزی از آنان را وارد کنیم تا دیگر هیچ جایی برای رسوم خودمان نماند.

می دانم بسیار چیزهای مهم‌تر وجود دارد. اما، بیایید تا این جشن به مغزاستخوانمان رسوخ نکرده، جشن اسفندگان (سپندارمزگان) را جایگزینش کنیم.

کمی فکر کنید :

آیا جشن یلدا بد است ؟!

نوروزو چهارشنبه سوری بد است ؟!

پس چرا اسفندگان (سپندارمزگان) چند هزار ساله که آغازش پشت زمانها گم شده است بد باشد... ؟!!

می‌دانم دیر است، می‌دانم کمتر کسی به این چیزها توجه میکند،ولی مهربانی کنید، اگر تنها حس کردید که این نوشته تلنگری است،برای دوستانتان هم بفرستید. اگر بخواهیم در آینده‌ای نزدیک می‌توانیم...

تنها دو هفته مانده، تصمیمش آنقدر سخت نیست. تنها چهار روز هدیه تان را بیشتر پیش خودتان نگه دارید، همین!


شايد افراد زيادي را ببينيد كه كلمات Hi و Hello را با لهجه غليظ American اش تلفظ مي كنند. اما تعداد افرادي كه از واژه درود استفاده مي كنند، بسيار نادر است!

همينطور كلمه Thanks بيش از سپاسگزارم و Good bye بسيار راحت تر از ?بدرود? در دهان ها مي چرخد و اگر کسی هم مثل من از این واژه ها استفاده کند مسخره اش میکنیم!!!

ما حتي به اين هم بسنده نكرده ايم!

اين روزها مردم برگزاري جشن ها و مناسبت هاي خارجي را نشانه تجدد، تمدن و تفاخر مي دانند.
سفره هفت سين نمي چينند، اما در آراستن درخت كريسمس اهتمام مي ورزند!

جشن شب يلدا كه به بهانه بلند شدن روز، براي شكرگزاري از بركات و نعمات خداوندي برگزار مي شده است را نمي شناسند، اما همراه و همزمان با بيگانگان Thanks Giving یا روز شكرگزاري برپا مي كنند!

همه چيز را در مورد Valentine و فلسفه نامگذاريش مي دانند، اما حتي اسم "سپندار مزگان" به گوششان نخورده است.



چند ساليست حوالي 25 بهمن ماه (14 فوريه) كه مي شود هياهو و هيجان را در خيابان ها مي بينيم. مغازه هاي اجناس كادوئي لوكس و فانتزي غلغله مي شود. همه جا اسم Valentine به گوش مي خورد. از هر بچه مدرسه اي كه در مورد والنتاين سوال كني مي داند كه :

"در قرن سوم ميلادي كه مطابق مي شود با اوايل امپراطوري ساساني در ايران، در روم باستان فرمانروايي بوده است بنام كلوديوس دوم. كلوديوس عقايد عجيبي داشته است از جمله اينكه سربازي خوب خواهد جنگيد كه مجرد باشد. از اين رو ازدواج را براي سربازان امپراطوري روم قدغن مي كند.كلوديوس به قدري بي رحم وفرمانش به اندازه اي قاطع بود كه هيچ كس جرات كمك به ازدواج سربازان را نداشت.اما كشيشي به نام والنتيوس(والنتاين)،مخفيانه عقد سربازان رومي را با دختران محبوبشان جاري مي كرد.كلوديوس دوم از اين جريان خبردار مي شود و دستور مي دهد كه والنتاين را به زندان بيندازند. والنتاين در زندان عاشق دختر زندانبان مي شود .سرانجام كشيش به جرم جاري كردن عقد عشاق،با قلبي عاشق اعدام مي شود...بنابراين او را به عنوان فدايي وشهيد راه عشق مي دانند و از آن زمان نهاد و سمبلي مي شود براي عشق!" ...



اما كمتر كسي است كه بداند در ايران باستان، روزي موسوم به روز عشق بوده است!


جالب است بدانيد كه اين روز در تقويم جديد ايراني دقيقا مصادف است با 29 بهمن، يعني تنها 4 روز پس از والنتاين فرنگي! اين روز اسفندگان (سپندارمزگان) نام داشته است.
سپندار مذگان جشن زمين و گرامي داشت عشق است كه هر دو در كنار هم معنا پيدا مي كردند. در اين روز زنان به شوهران خود با محبت هديه مي دادند. مردان نيز زنان و دختران را بر تخت شاهي نشانده، به آنها هديه داده و از آنها اطاعت مي كردند.



"اطلاع داشتن از فرهنگ هاي ساير ملل" و "مرعوب شدن در برابر آن فرهنگ ها" دو مقوله كاملا جداست.با مرعوب شدن در برابر فرهنگ و آداب و رسوم ديگران، بي اينكه ريشه در خاك، در فرهنگ و تاريخ ما داشته باشد، اگر هم به جايي برسيم، جايي ست كه ديگران پيش از ما رسيده اند و جا خوش كرده اند...!
در قفس کـــــــــه باشی دیگر شیـــــــــر یا قنـــــــــاری بودنت مهم نیســـــــــت.

آزادی یـــــــــک دنیـــــــــاست پراز حرفـــــــــای نگفتـــــــــه.

در کشـــــــــور مـــــــــن آزادی فقط نام یک میدان است.

آواتار کاربر
kanan
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 1617
تاریخ عضویت: دوشنبه 16 مهر 1386, 1:00 pm
محل اقامت: تبريز شهر اولين ها

پست توسط kanan » دوشنبه 15 بهمن 1386, 5:39 pm

با سلام
آفرین به شما eli جان به خاطر تعصبی که به ایرانی بودن دارید
من که تو کار عشق و عاشقی نیستم حالا تو این تاخیر 4 روز بین دختر و پسر اختلاف به .جود اومد چیکار کنیم آیا شما مسئولیت این 4 روز به عهده میگیرید
اگه بین دختر به پسر اختلاف به وجود بییاد (پسر بعد از یک ماه مغزنی تونسته دوست بشه)البته ببخشید این حرفهارو میزنم اینا واقعیت بیا و اختلاف درستش کن اینور بدو اونور بدو بده صافکاری درستش کنه چند تا آشنا پیدا کن که اختلاف حل کنه :shock: :shock: :shock: مثل اینکه زدم تو جاده خاکی :lol: :lol:
اما واقعا از شوخی بگذریم فکر خوبیه

حالا دوستان فیلم رامبو 2008 دوستمون ramin24 برای دانلود تو تالار مباحث متفزقه تو قسمت دانلود فیلم گذاشته البته به صورت لینک مستقیم نیست
من فیلمهایی که نگاه میکنم
اولا به صورت سانسور نشده (میدونید دیگه سانسور بشه چی میشه)
دوما با زیر نویس فارسی
سوما فیلمهایی که دانلود میکنم به صورت لینک مستقیم
حالا کسی پیدا نشد به این فیلم نگاه کنه
میدونید دیگه ایران موقع سانسور چه بلایی به سر فیلم میاره اگه نمیدونید الان میگم

كمرنگ و يا بي رنگ كردن تصاوير بازيگران زن! (به دليل آرايش خارج از حد متعارف بازيگر زن!

فاميل شدن همه شخصيت هاي داستان فيلم! (تنها افراد غريبه در فيلم عابران پياده هستند كه آنها هم قصد دارند با هم فاميل شوند!

زوم كردن بر نقطه ايي از تصوير و شنيدن صداهاي خارج از كادر! (بيننده دراين وضعيت با خود فكر مي كند كه لابلاي آن درخت ها چه چيزي هست كه كارگردان اينقدر بر نمايش آن اصرار دارد و يا چه رابطه ايي بين موضوع فيلم و پايه چوبي ميز آشپزخانه وجود دارد!

تغيير داستان و تدوين مجدد (اين گونه فيلم ها را پس از نمايش مي توان به كمپاني سازنده اوليه فيلم فروخت چون كلاً يك چيز ديگه است!

تغيير كلمات فيلم به منظور سلامت جامعه! (مثلاً در كمال ناباوري مي بينيم كه شخصيت فيلم در گيلاس چاي مي نوشد و حالت و روحيه اش تغيير مي كند! يا دو هم خانه ايي ابتدا خواهر و برادر معرفي مي شوند و در پايان فيلم با هم ازدواج مي كنند!

ساختن افكت هاي فيلم در هنگام دوبله آن، به دليل موجود نبودن افكت هاي فيلم به همراه Dvd فيلم و به هدر دادن زحمات گروه اصلي ساخت افكت فيلم!

قيچي و حذف قسمت هاي اضافي فيلم! (مثلاً شخصيت فيلم وارد اتاق كارش مي شود و بعد از هتل خارج مي شود و تاكسي مي گيرد!

عوض كردن موسيقي ابتدا و وسط و انتهاي فيلم با هر موسيقي كه صلاح بدانند! (كه معمولاً همان موسيقي تكراري و مزخرف هم با پخش تبليغات بازرگاني قطع مي شود!
زندگي را مثل پيازي ديدم كه هر ورقشو باز كردم
اشك منو درآورد!!

خدا بگم چيكارت نكنه اون كسي كه منو معتاد سريال فرار از زندان كردي

گفتگو آنلاين اعضا انجمن
http://www.tinychat.com/6kclp

قفل شده