چگونه شاد باشيم

بحث در مورد مسائل روانشناسی
قفل شده
Ramin
همکار قدیمی
همکار قدیمی
پست: 283
تاریخ عضویت: شنبه 18 خرداد 1387, 11:24 am
تماس:

چگونه شاد باشيم

پست توسط Ramin » پنج‌شنبه 27 تیر 1387, 12:07 pm

نگراني را از خود دور كنيد و بخنديد تا شاداب بمانيد

در فكر بودن‌، با احساس نگراني داشتن متفاوت است‌.

درفكر بودن‌، دليل و هدف دار و براساس قانون عمل و عكس العمل است‌. به طور مثال ممكن است ما همة پنجره‌ها را قبل از ترك خانه ببنديم چون به اين فكر هستيم كه باد ممكن است گلدان‌ها را بيندازد، ولي نگراني اين منطق را ندارد. نگراني بر آرزوهاي غيرمنطقي متمركز است‌.

مثلاً،اي كاش مي‌توانستم گذشته را تغيير بدهم و يا جنگ باحوادث غيرقابل تغيير در آينده داشته باشم‌. با نگراني هيچ مسئله‌اي را نمي‌توانيد حل كنيد.

اگر عامل نگراني خود را ناشي از رفتار بعضي از افراد مي‌دانيد، تصور كنيد كه آنان بيمارند و تعادل مواد شيميايي و هورمون‌ها در بدن آدم‌ها بهم خورده است و خودشان مقصر نيستند. يا مي‌توانيد فرض كنيد كه از نظر فرهنگي‌، اجتماعي و آگاهي موقعيت مناسبي براي رشد نداشته و هنوز به بلوغ فكري و عقلاني نرسيده‌اند.

يكي از بهترين راه‌هاي پيدا كردن قانون شفابخش زندگي‌،ساكت ماندن است‌، يعني سخن نگفتن دربارة مشكلاتتان‌. نفوس بد نزنيد.

تنها ساكت بمانيد و فقط با سكوت خود با سايل برخورد كنيد. شيوة ديگر اين است كه شما مي‌توانيد خودتان را يك سال بعد از حادثه نگران كننده تصور كنيد. يعني زمان را يك سال به جلوببريد.

در اين مواقع شما توجه مي‌شويد كه اين حادثه اينقدر احتياج به ناراحتي و بي‌تابي شما ندارد. هرگاه مسئله‌اي به سراغ شما آمد، به يك نقطة بلند برويد و از آن بالا به همه چيز نگاه كنيد. آنگاه مي‌بينيد كه مسئلةشما در مقياس جهاني هيچ نيست‌. در چنين مواقعي سري هم به آسمان بلند كنيد و از قدرت بي‌انتهاي خداوند درتمام مراحل زندگي مدد بگيريد.

خداوند براي غلبه بر دشواري‌هاي زندگي سه روش در اختيار انسان قرار داده است كه عبارتند از: خنده‌، اميد و خواب‌. خنده يكي از مهمترين ورزش‌هاي يوگا در جهان است‌.

خنده فقط مخصوص آدمي است و در هيچ جاندار ديگري وجود ندارد. خنده باعث بروز انديشه‌هاي نو و خلاق‌، افزايش طول عمر و پيشگيري از سكتة قلبي و مغزي مي‌شود.

يك خنده خوب‌، تغييرات شگرفي در كبد ايجاد مي‌كند و فوراً باعث مي‌شود، احساس بهتري براي هر كارداشته باشيم‌.

خنده‌، موسيقي روح است‌. منتظر نباشيد كه ديگران شما را بخندانند بلكه خودتان قايقي از خنده را پارو بزنيد و اختيار اين درياي شادي را به دست بگيريد.

سعي كنيد ديگران را شاد كنيد و از شادي ديگران لذت ببريد. كتاب‌هاي فكاهي بخوانيد. با افراد بذله‌گو ديداركنيد.

به افراد، مكان‌ها و وقايع مشابهي كه شما را به خنده مي‌اندازد، فكر كنيد. صبح‌ها قبل از برخاستن ازخواب به مدت پنج دقيقه زير پتو بخنديد و آثار آنرا بر روحيه خود در طول روز ببينيد!
فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد

Ramin
همکار قدیمی
همکار قدیمی
پست: 283
تاریخ عضویت: شنبه 18 خرداد 1387, 11:24 am
تماس:

پست توسط Ramin » پنج‌شنبه 27 تیر 1387, 12:08 pm

1- لبخند، تمام عضلات اصلي صورت را آرام مي‌كند و باعث مي‌شود كه زنجيره‌اي از واكنش‌هاي احساسي ايجاد شود و احساس خوشايندي به شما دست دهد.

2- خنده، ترشح آندروفين‌ها را در بدن افزايش مي‌دهد. آندروفين‌ها، موادي شبه مورفيني در بدن هستند كه اثر آرام‌بخشي دارند.

3- با صداي بلند بخنديد، تحقيقات نشان مي‌دهد، خنده‌اي كه از ته دل باشد، از ميزان هورمون‌هاي استرس از جمله كورتيزول و اپي‌نفرين مي‌كاهد و بر سلامت بدن مي‌افزايد. بعلاوه اثرات مفيد آن تا 24 ساعت باقي خواهد ماند.

4- سه دقيقه خنديدن با صداي بلند معادل ده دقيقه ورزش آيروبيك اثرات مثبت دارد.

به نقل از سايت تكچين
فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد

Ramin
همکار قدیمی
همکار قدیمی
پست: 283
تاریخ عضویت: شنبه 18 خرداد 1387, 11:24 am
تماس:

پست توسط Ramin » پنج‌شنبه 27 تیر 1387, 12:08 pm

چطور خوشحال باشيم؟

شادى و خوشحالى مانند اشعه هاى خورشيد به ما انرژى مى دهد و باعث درخشش ما خواهد شد. اگر تصور مى كنيد شادى واژه اى است كه هرگز در دايره لغات شما وجود ندارد، در اين باره بيشتر بينديشيد. توجه به نكات زير به شما نشان مى دهد كه چطور مى توانيد جرقه هاى شادى را در زندگى خود وارد كنيد.
لبخند بزنيد
يك لبخند در روز همه احساسات نامطبوع را از شما دور مى كند. اين عادت تكرارى افراد خوشحال است كه شما هم مى توانيد آن را امتحان كنيد. لبخند شما به ديگران نشان مى دهد كه فردى مثبت و شاد هستيد و به نوعى طراوت و شادابى را برايتان به ارمغان مى آورد. به علاوه باعث نزديكى بيشتر شما به سايرين خواهد شد.
مثبت بينديشيد
اگر همواره فردى محزون و افسرده هستيد كه افكار ناراحت كننده اى در سر داريد و تصورتان بر اين است كه از بدو تولد، انسان ناكامى بوديد، براى داشتن احساس شادى و نشاط لازم است كه مثبت بينديشيد؛ يعنى تمام افكار منفى و بدبينى را از خود برانيد.
با دوستان خود صحبت كنيد
آيا امروز، روز كارى بدى داشته ايد؟ مى توانيد راجع به آن با دوستان نزديك خود صحبت كنيد. تحقيقات نشان مى دهد افرادى كه از غم و اندوه و سوگ خود با ديگران حرف مى زنند، نسبت به افرادى كه احساسات خود را مهار مى كنند احساس بهترى دارند. استرس بيش از حد به شما آسيب مى رساند و خوشحالى را از بين مى برد. بنابراين دفعه بعد كه احساس كرديد دنيا روى سرتان خراب شده، براى يك گپ صميمانه نزد يكى از دوستان خود برويد.
كارى را انجام دهيد كه دوست داريد
آيا از انجام كارى كه آن را دوست نداريد، لذت مى بريد؟ مسلماً خير. همه ما اين شانس را نداريم كه شغل دلخواه خود را داشته باشيم، ولى شما مى توانيد فعاليت مورد علاقه تان را در اوقات فراغت خود انجام دهيد. در حقيقت كارهاى مورد علاقه افراد قلمرويى است كه در آنجا مى توانند احساس خوشحالى بيشترى داشته باشند.
اين موارد را نيز در نظر داشته باشيد، چون باعث تقويت احساس شادى شما خواهد شد:
- سعى كنيد بيش از واقعيت خود را شاد نشان دهيد.
- به ازاى هر گونه مهربانى و كمك ديگران، به شخص ديگرى كمك كنيد.
- زمانى در روز را به تفكر و عبادت بپردازيد.
- به افراد نيازمند يارى برسانيد.
- ورزش منظم را در برنامه خود جاى دهيد.
- نوزادى را كه تازه متولد شده بغل كنيد و ورود او را به جهان خوشامد بگوييد.
- در زمان حال زندگى كنيد. آينده را به آينده واگذاريد.
به هر حال همه ما مى توانيم شاد باشيم، اگر سعى كنيم و در اين زمينه سخت بكوشيم. بنابراين هرگز نگوييد كه شادى تنها يك واژه دور و دست نيافتنى است. خوش باشيد و آن طور كه دوست داريد زندگى كنيد.

الميرا مهرمنش
فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد

Ramin
همکار قدیمی
همکار قدیمی
پست: 283
تاریخ عضویت: شنبه 18 خرداد 1387, 11:24 am
تماس:

پست توسط Ramin » پنج‌شنبه 27 تیر 1387, 12:09 pm

شادی حس زضایت درونی از مطالب روزمره هستش لذت زیبایی داره امتحان کنین

1- برای جسم و محیط اطراف خود احترام قائل باشید
فضایی که در آن زندگی می کنید، مثل: منزل، محل کار، حیات خانه و حتی اتومبیل شخصیتان انعکاسی از درون شما است. این مکانها را با وسایلی که از نگاه کردن و استفاده از آنها لذت می برید: کارهای هنری، گل های طبیعی و .... همچنین وسایلی که شما را به یاد خاطرات خوش ایام گذشته می اندازند: قاب عکس، کادو و... پر کنید. البته سعی کنید اطراف خود را خیلی هم شلوغ نکنید تا انرژی مثبت همیشه بتواند در اطراف شما به گردش درآید و در نهایت به درونتان نفوذ کند. استفاده از یک چنین چیدمانی همه چیز را در دسترس شما قرار می دهد و هیچ گونه به هم ریختگی وجود ندارد تا شما را از پرداختن به مسایل مهم بازدارد.

از توجه به بدن خود غافل نباشید. از غذاهای مقوی اسنفاده کنید و ورزش کردن را نیز فراموش نکنید. انجام تمرین های ورزشی باید به صورت جزء لاینفک زندگی روزمره شما در آید. حتما لازم نیست برای آن یک برنامه ریزی طولانی مدت داشته باشید، تنها میتواند به سادگی بالا رفتن از پله های خانه، باغبانی کردن، قدم زدن و یا حتی بازی کردن با بچه ها باشد. البته اگر بتوانید زمانی را برای رفتن به باشگاه ورزشی در برنامه روزانه خود بگنجانید، کار بی نظیری انجام داده اید. برای ایجاد انگیزه هم می توانید این کار را با همکاری یکی از دوستان یا همکاران شروع کنید و یا از مربی بدن سازی کمک بگیرید.

2- به عواطف و احساست خود دامن دهید
احساسات بخش جدا نشدنی وجود شما هستند. شما همواره باید نسبت به آنها قدردان باشید و در پروراندن آنها از هیچ تلاشی مضایقه نکنید. البته این بدان معنا نیست که در راه رسیدن به شادکامی احساسات منفی خود را مدفون کنید. اگر شما احساسات منفی خود را درک نکنید صرفا باعث طولانی تر گشتن و عمیق تر شدن آنها می شوید. برای اینکه از شر آنها خلاص شوید باید با آنها روبه رو شوید. کارهایی را انجام دهید که باعث ایجاد احساس لذت در شما می شوند. وقت خود را با افرادی صرف کنید که از صمیم قلب دوستشان دارید، رقص و پایکوبی کنید و مشکلات خود را با دوستانتان در میان بگذارید. رسیدن به خوشحالی کار آسانی است فقط باید با تمام وجود آنرا بخواهید. عده ای با خوردن بستنی شکلاتی مورد علاقه شان شاد می گردند، چرا شما نباید جزء این دسته از افراد باشید. اگر برای رسیدن به شادی، لازم است تا در کاری زیاده روی کنید، پس منتظر چه هستید؟ همین حالا شروع کنید. انجام این کار یک بار در سال کاملا منطقی به نظر میرسد. به خود اجازه دهید تا در چیزهایی که شما را خوشحال میکنند غوطه ور شوید. به خود بقبولانید که استحقاقش را دارید حال چه مسئله مالی باشد چه زمانی و چه خوراکی. به دور از هرگونه احساس گناه، مطابق میل درونی خود عمل کنید.پرورش احساسات، وجود شما را شادتر، بخشنده تر و دوست داشتنی تر میسازد.

3- با الهه وجود خود ارتباط برقرار کنید
همه ما در مورد "شم زنانه" افراد چیزهایی شنیده ایم. حقیقتا الهه وجودی چیست و چگونه می تواند شما را در شاد زیستن یاری کند؟ این الهه همان صدای درونتان است که شما را به سمت خود فرا می خواند. او با شما صحبت میکند: " این شغل را قبول کن؛ با اون آدم ارتباط برقرار نکن؛ از اون طرف برو و ...". همیشه از شما محافظت میکند و در موارد زیادی زندگی شما را از خطر نابودی نجات می دهد. آیا این مسائل باعث ایجاد شادی در شما نمی شوند؟ او به شما اجازه می دهد که بدانید و بدون اینکه در مورد برخی مطالب فکرکنید اطلاعات دقیق و بی نظیری در اختیار شما قرار می دهد.

متاسفانه درجهان مدرن امروزی ما نیاموختیم که چگونه میتوانیم بینش خود را نسبت به مسائل پیرامون خود افزایش دهیم. همانطورکه اگر عضلات بدن تحرک نداشته باشند از کار خواهند افتاد، اگر روح شما نیز پرورش نیابد ، بینش خود را از دست خواهد داد.

راههای متفاوتی برای برقراری ارتباط با الهه درونی تان وجود دارد. آسان ترین راه، انجام دادن حرکات مدی تیشن (مراغبه) است. این حرکات برای افراد مختلف متفاوت است. همه ملزم نیستند که چهار زانو بنشینند، عود روشن کنند و زیر لب ورد بخوانند. برای رسیدن به آرامش می توانید در یک پارک قدم بزنید، درست تنفس کنید و یا به یک موسیقی آرام بخش گوش فرا دهید. هر کاری که دریای متلاطم ذهن شما را آرام سازد و باعث ایجاد برقراری ارتباط با خود حقیقی تان شود، مدی تیشن به حساب می آید.

روی این مطلب تمرکز کنید و تمام وجودتان: جسم، احساسات و روح خود را پرورش دهید. این کار از شما انسانی سالم تر و شادتر می سازد. پس همین حالا راه بیفتید و در جعبه شکلاتهای خود را باز کنید و هر کدام را بیشتر دوست دارید بردارید و به دهان خود بگذارید تا شیرینی آن تمام وجود شما را در بر گیرد؛ فقط بعد از آن پیاده روی فراموش نشود
فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد

آواتار کاربر
Juggernaut
کاربر خوب
کاربر خوب
پست: 367
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 11 شهریور 1386, 2:39 pm
محل اقامت: اهواز
تماس:

تقويت كننده هاي طبيعي روحيه

پست توسط Juggernaut » شنبه 29 تیر 1387, 4:15 am

تقويت كننده هاي طبيعي روحيه

عطر و رایحه های نوستالژیک
بـرخی رایحـه ها، خـاطـرات و احسـاسات گــذشته را برای
خیلی از افراد زنده میکند. و اگر این خاطرات، خاطره هایی
خوب و دلپذیر باشند، میزان استرس شما را پایین آورده و
روحیه تان را تقویت می کند.
چه باید کرد: باید ببینید کدام رایحه به کار شما می آید،
بوی نعناع، کوچه ی شکری، گل نسترن یا ...
در تحقیقی که اخیراً انجام گرفته است، روی بوی نان سیر
آزمایش شد. آمار نشان داد که وقتی رایحه ی نان سیر در
خانه می پیچد، اعضای خانواده احساس خوشایندی پیدا کرده و %23 کمتر اظهار نظرهای منفی سر میز شام ارائه می دهند.

شکلات
دکتر ماری اف موریسون، دستیار استاد در بخش روانشاناسی و پزشکی داخلی دانشگاه پنسییلوانیا عقیده دارد، "خوردن شکلات برای بعضی از افراد واقعاً به تقویت روحیه کمک می کند."
این به آن دلیل است که شکلات حاوی فنیلتیلامین—یک ماده شیمیایی تعدیل کننده ی روان که به طور طبیعی در مغز وجود دارد—می باشد. محققان دانشگاه پزشکی آریزونا عقیده دارند که شکلات می تواند تولید سروتونین مغز را نیز افزایش دهد که یک ماده ضد-افسردگی طبیعی به شمار می رود.
چه باید کرد: استفاده از شکلات به تعادل می تواند به تقویت روحیه کمک کند. موقع انجام دادن فعالیت هایی که از آن لذت می برید، مثل تماشای فیلم یا خواندن کتاب، یک تکه شکلات هم به دهان بیندازید.


آهنگ های مورد علاقه تان
دکتر نیل بارنارد رئیس انجمن پزشکان در واشنگتن عقیده دارد، "گوش دادن به موسیقی تاثیر شگرفی بر وضعیت روحی افراد دارد." طبق تحقیقات انجام گرفته گوش دادن به موسیقی تا %41 میزان هورمون های استرس زا را در بدن پایین می آورد.
چه باید کرد: این خودِ موسیقی است که بر روحیه تاثیرگذار است نه متن آهنگ. پس سعی کنید به موسیقی هایی گوش دهید که به روحیه تان جان می بخشد.
نور و روشنایی
دکتر نورمان ای روزنتال، پروفسور روانشناسی بالینی در دانشگاه جورج تاون در واشنگتن عقیده دارد، "گذراندن وقت در هوای آزاد بسیار عالی است، اما اگر خانه هایمان نیز پنجره های بزرگ و نورگیر داشته باشد تفاوت را احساس خواهیم کرد."
وقتی نور وارد چشم می شود، مغز را به تولید سروتونین تحریک میکند. این مسئله باعث ایجاد یکسری تغییرات شیمیایی در مغز شده که به طور قابل ملاحظه ای روح و روان را تقویت می کند.
چه باید کرد: شیشه های پنجره ها را مداوم تمیز نگاه دارید تا نور بیشتری به داخل اتاق وارد شود. در طول روز پرده ها را کنار بزنید و از نور خورشید استفاده کنید.

اسید فولیک
اسید فولیک یکی از انواع ویتامین های B است که برای عملکرد صحیح اعصاب مغزی ازم و ضروری است. درتحقیقات انجام گرفته مشخص شد که %38 از زنان افسرده کمبود اسید فولیک داشته اند.
در بسیاری از موارد تنها نشانه کمبود اسید فولیک در بدن، احساس ناراحتی و اندوه است.
چه باید کرد: علاوه بر استفاده از مکمل های ویتامینه، مواد غذایی مصرف کنید که سرشار از اسید فولیک باشد تا مقدار ویتامین B بدنتان به تعادل برسد.
خوردن یک فنجان لوبیا یا نخودفرنگی به اضافه ی چهار تا پنج وعده میوه جات و سبزیجات در روز، برای رفع اسید فولیک مورد نیاز بدن کافی است.

ماساژ
وقتی خانم ها دو ماساژ کوتاه مدت در روز داشته باشند، با کاهش قابل ملاحظه ی اضطراب و ناراحتی روبه رو خواهند شد و مقدار هورمون مرتبط با استرس کوتیزول نیز در آنها کاهش خواهد یافت. این تغییر حداکثر تا 5 هفته صورت می گیرد.
لمس کردن و ماساژ تغییر قابل توجهی در فعالیت امواج مغزی ایجاد می کند و باعث می شود افراد احساس هوشیاری و راحتی بیشتری کنند.
چه باید کرد: از کسی که دوستتان دارد بخواهید که دو با در روی 20 دقیقه بدنتان را ماساژ دهد. و برای یاد گرفتن تکنیک ها و روش های حرفه ای هر از گاهی نزد متخصص ماساژ بروید.

خواب بیشتر
هنگام خواب، مغز، هورمون های تقویت کننده یروحیه را بازسازی کرده و علاوه بر این روی تجربیات روزانه کار رکده و تصمیم می گیرد که چطور با آنها برخورد کند. اگر خوابتان کمتر از مقدار لازم برای بدن باشد، به طور قابل ملاحظه ای میزان اضطراب، استرس، فشار و ناراحتیتان افزایش پیدا خواهد کرد.
چه باید کرد: اگر نمی توانید ب خاطر وجود بچه ها، سر کار رفتن یا سایر تعهداتتان صبحها دیرتر از خواب بیدار شوید، سعی کنید هرشب حداقل نیم ساعت زودتر به بستر بروید. و خیلی زود متوجه تاثیرات شگرف آن بر روحیه تان خواهید شد.

کمک کردن
وقتی محققان 37 تحقیق انجام گرفته روی داوطلب بودن برای کمک را تحلیل کردند، متوجه شدند که افرادی که مقدار بیشتری از وقتشان را به این مسئله اختصاص میدادند، احساس سلامتی و شادکامی کرده و از زندگیشان هم رضایت بیشتری دارند و کمتر دچار افسردگی و ناراحتی می شوند.
کمک کردن به دیگران باعث می شود افراد حس پیوستگی بیشتری به هم داشته، بتوانند ارتباط بیشتری با هم برقرار کنند.
چه باید کرد: لازم نیست حتماً عضو گروه های خیریه شوید تا از فواید کمک کردن لذت ببرید. در تحقیقی که در دانشگاه میشیگان انجام گرفت، مشخص شد که کمک کردن به دیگران به صورت عادی و غیرتشریفاتی—مثل کمک کردن به دوستان، اعضای خانواده یا حتی همسایه ها—به همان میزان بر روحیه افراد تاثیر مثبت می گذارد.

-------
منبع فروم های نیک صالحی
What`s done is done.
.

تا هستم اي رفيق نداني که کيستم------روزي سراغ وقت من آئي که نيستم

در آستان مرگ که زندان زندگيست--------تهمت به خويشتن نتوان زد که زيستم
.
میخوام بپرم ، سقوط آزاد... یه سقوط آزاد با چشم های بسته...
دعام کنید...برای وقتی که چشمام رو باز میکنم دعام کنید.میخوام از دوباره شروع کنم...از وقتی که مردم...از وقتی که دوباره متولد شدم...

آواتار کاربر
Juggernaut
کاربر خوب
کاربر خوب
پست: 367
تاریخ عضویت: یک‌شنبه 11 شهریور 1386, 2:39 pm
محل اقامت: اهواز
تماس:

پست توسط Juggernaut » دوشنبه 31 تیر 1387, 4:22 am

«تصوير ذهني چيست؟»

شما كه در راه اول هستيد، نااميد نشويد . باور كنيد كه موفق مي شويد . به خودتان فرصت دهيد و تمرينات را هر روز تكرار كنيد . شما بايد كم كم به افكار مثبت عادت كنيد ، به افكار مثبت خود فكر كنيد و آن ها را از ياد نبريد و با امواج منفي آنگونه كه گفته خواهد شد مبارزه كنيد و نكات زير را را به ياد داشته باشيد:

1- دل ما هميشه به طرف انديشه ها مي رود.

2- ضمير ناخود آگاه در محيط مثبت رشد مي كند.

3- در محيط مثبت رشد كردن ، باعث ايجاد قدرت مي شود.

4- كلمات مثبت را هميشه به كار گيريد .

5- تصور كنيد امروز نخستين روز زندگيتان است.

6- افكار مثبت را بپذيريد و به آنها خوش آمد بگوئيد .

از خداوند كمك بخواهيد تا موفق شويد و باور كنيد كه موفق مي شويد. حواستان باشد نگرش مثبت به معني نديدن زشتي ها و نقص ها نيست ، بلكه به معني درست ديدن نقص ها و دست يابي به راههاي رفع آنها است .وقتي مي توانيم به رفع نقص ها بپردازيم و به آنها فكر كنيم كه به آنها با ديدي مثبت نگاه كنيم .

افكار منفي : هر فكري كه شما را مي آزارد ، عصبي مي كند ، مي ترساند و آرامش شما را بر هم مي زند يك فكر منفي است . چنان چه شما به طور ذهني در برابر زندگي به مقاومت بپردازيد تراكم عاطفي در ضمير باطن شما خفه خواهد شد و موجب پديدار شدن شرايط منفي مي گردد.

اگر در ذهنمان خود را كم هوش ببينيم همين طور عمل خواهيم كرد و در رفتار بيروني ما اين كم هوشي ديده خواهد شد. افكار منفي ، حاصل خاطرات منفي و گذشته قابل تغيير نيست . علت ضعف روانكاوي اين است كه گاه با هيپنوتيزم و روش هاي مختلف سعي در به ياد آوردن تجارب تلخ گذشته دوران طفوليت بيمار و زدودن آنها مي كنند. در صورتي كه آن تصاوير را بر مي گردانند و اين همان موج منفي است .
امواج منفي در تمام شرايط به انسان هجوم مي آورد و او را تحت فشار قرار مي دهد. متأسفانه بسياري از ما عادت كرده ايم كه منفي ببينيم و منفي بينديشيم .هفته آينده راهكار هايي براي مقابله با امواج منفي ارايه مي دهيم .



* با امواج منفي مقابله كنيم

راه هاي مقابله با امواج منفي :

1- هر گاه امواج منفي به سراغتان آمد با همه توان ، آهسته و يا بلند فرمان بدهيد : ايست.

2- هر گاه موج منفي وارد وجودتان شد ، مي توانيد به آن فرمان دهيد : بعدي .

3- يك كش ساده تهيه كنيد ( كشي كه معمولاً در ايران به دور بسته هاي اسكناس مي بندند) ، آن را به دور مچ دست خود بياندازيد و با ارسال امواج منفي از سوي انديشه هايتان و يا از طرف ديگران ، آن را بكشيد و محكم رها كنيد . شوك حاصل از اين كار به شما يادآوري مي كند كه ممكن است به ورطه منفي نگري سقوط كنيد و حتي بعد از مدتي با نگاه كردن به مچ دستتان مي‌توانيد دريابيد كه به چه اندازه امواج منفي به سوي شما و ضمير ناخودآگاه‌تان هجوم آورده است و شما تنها با استفاده از اين تكنيك ساده ، كه من آن را كش كش ناميده‌ام ، مي‌توانيد از آنها رها شويد. اما راههاي ديگري نيز براي مبارزه با امواج منفي وجود دارد .
مجسم كنيد انديشه هاي منفي شما كمرنگ و محو شده و انديشه‌هاي مثبت تان بزرگ و پرنورتر مي‌شود. براي مثال ، اگر فكر مي كنيد كه نمي‌توانيد در جمعي سخنراني كنيد ، تصور كنيد آن فكر منفي را روي تخته سياه نوشته اند و شما آن را پاك مي كنيد و يا اينكه فكر كنيد اين امواج را درون بادكنكي قرار داده‌ايد و آنها را به دور دستها مي‌فرستيد.

آنتوني رابينز براي دور كردن افكار منفي پيشنهاد مي‌كند كه 10 روز روزه فكري بگيريد و در آن 10 روز از هرگونه فكر ، احساس ، كلمه ، پرسش و يا مثالي كه جنبه هاي منفي داشته باشد ، دوري كنيد.


توجه داشته باشيد : براي تثبيت هر عادت ، 21 روز زمان كافي است. هر روز صبح جملات جادويي ( از اين هفته در پايان هر مطلب ، يكي از اين جملات را براي شما هديه مي دهيم) تكرار كنيد.به جاي فكر كردن به مشكلات ، به راه حل ها فكر كنيد.همچنين از سه تكنيك: ايست ، بعدي و كش كش استفاده كنيد و از خود سؤالات مثبت بپرسيد. انديشه هاي خود را تغيير دهيد تا زندگي‌تان تغيير كند ضمن آنكه نبايد اجازه دهيد افكار منفي شما را محاصره كند، مثبت فكر كنيد تا زندگي تان مثبت شود. واما جمله اي جادويي براي شما : پروردگارا ! در اين هفته ياد آورم باش كه چشمانم براي ديدن است نه براي بستن، چشمانم را براي ديدن حقايق گشوده دار.
What`s done is done.
.

تا هستم اي رفيق نداني که کيستم------روزي سراغ وقت من آئي که نيستم

در آستان مرگ که زندان زندگيست--------تهمت به خويشتن نتوان زد که زيستم
.
میخوام بپرم ، سقوط آزاد... یه سقوط آزاد با چشم های بسته...
دعام کنید...برای وقتی که چشمام رو باز میکنم دعام کنید.میخوام از دوباره شروع کنم...از وقتی که مردم...از وقتی که دوباره متولد شدم...

آواتار کاربر
reza-1365
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 683
تاریخ عضویت: شنبه 27 مرداد 1386, 2:09 am
محل اقامت: فعلا ایران

Re: چگونه شاد باشيم

پست توسط reza-1365 » سه‌شنبه 8 مرداد 1387, 2:25 am

راهها و روش هاي مختلفي براي چگونه زيستن وشاد زيستن وجود دارد که برخي اين روش را مي توان نام برد...



1 . توکل به خداود که در همه امور زندگي بايد صورت گيرد وزندگي راشادمانه مي کند.



2 . راضي بودن از زندگي و شرايطي که در آن قرار داريم و استفاده کردن از آن شرايط به نحو خوب واحسن.



3 . عشق ورزيدن و عاشقانه زندگي کردن و بخاطر عشق با مشکلات مبارزه کردن.



4 . فروتني و تواضع .



5. شجاعت در زندگي و هدفمندي در زندگي .



6 . زندگي درزمان حال ودوري از خاطرات منفي .



7. انعطاف پذيري ، در مقابل مسائل و شرايط زندگي .



8 . کرامت نفس و بزرگ داشتن نفس و عدم وابستگي .



9. داشتن جسم سالم و ورزش کردن.



10 .اعتدال و ميانه روي در زندگي و فعال و مشغول بودن.



11.صداقت و راستي .



12 .خوشبختي خود را باور داشتن و فراموش نکردن در زندگي .



13.بخشش وگذشت و اجتماعي بودن در زندگي .



14.برنامه ريزي و نظم در زندگي ، ابتکار وخلاقيت داشتن .



15.اعتقاد به ارزشها...15
برای تعجیل در ظهور و سلامتی امام زمان (ع) یک صلوات بفرستید.

آواتار کاربر
reza-1365
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 683
تاریخ عضویت: شنبه 27 مرداد 1386, 2:09 am
محل اقامت: فعلا ایران

Re: چگونه شاد باشيم

پست توسط reza-1365 » دوشنبه 4 شهریور 1387, 2:18 pm

عصبانیت یک احساس طبیعی است
در بسیاری از جوامع و فرهنگ ها از جمله فرهنگ ایرانی، خشم و عصبانیت بعنوان یک حالت بد و یا نقطه ی ضعف دیده میشود. در نتیجه شخص عصبانی کسی است که باید از او دوری جست و یا مورد سرزنش قرار داد. مهمترین اصلی که در مورد خشم و عصبانیت باید بدانیم این است که یک احساس طبیعی و ذاتی است و مانند هر احساس دیگری مثل غم، ناامیدی، شادی و یا ترس در همه انسانها وجود دارد. پس احساس عصبانیت بخودی خود بد و نادرست نیست، بلکه نحوه ی ابراز آن است که می تواند مشکل ساز باشد. خشم و عصبانیت از احساسات اولیه ای است که حتا در حیوانات نیز دیده میشود. در حقیقت، خشم و عصبانیت یکی از مکانیزم های دفاعی انسان است. نوزاد انسان وقتی بدنیا میآید با صدای بلند گریه میکند و دست و پا میزند. نوزاد با لبخند بدنیا نمی آید. یکنوع خشمی در نوزاد است که در حقیقت نشانه ی سلامت او است. اگر نوزادی بدنیا بیاید و گریه بلند نکند و حرکتی از خود نشان ندهد، باید نگران سلامت او بود. پس نکته ی مهمی را که باید پذیرفت و این پیام باید به خود و به اطرافیان نیز داده شود این است که همه حق و اجازه دارند عصبانی شوند. حتا انسان باید بتواند احساس خشم و عصبانیت خود را ابراز کند. ابراز عصبانیت نباید همیشه بعنوان یک احساس بد تلقی شود. زیرا ن تیجه این خواهد بود که بسیاری، احساس خشم خود را در درون پنهان کرده و خشمی که بدرون ریخته شود، به اشکال بیمارگونه به تدریج بیرون خواهد آمد.

رابطه ی خشم و افسردگی
از آنجایی که خشم و عصبانیت یک احساس قوی، طبیعی و لازم برای بقای انسان است انرژی زیادی به همراه خود دارد. این انرژی می تواند نابود کننده و یا سازنده باشد. چنانچه از کودکی عصبانی شدن و ابراز احساس خشم در خانواده منع شود و یا حتا کودک بخاطر ابراز این احساس طبیعی مثلاً تنبیه شود، پیامی که به او داده می شود اینست که احساس عصبانیت و ابراز آن خطرناک است. نتیجه، به درون ریختن احساسات و ترس از ابراز هر نوع احساس است. در برخی این به درون ریختن، بتدریج تبدیل به افسرگی های مزمن و یا دلشوره و نگرانی دائمی می شود.
بسیاری از بیماری های جسمی، به دلیل افسردگی و یا نگرانی های مزمن است. ترس از ابراز عصبانیت همچنین موجب میشود که در مقابل افراد عصبانی، فرد بتواند ابراز وجود کرده و در روابط خانوادگی و یا شغلی با مشکلات گوناگون روبرو شود. برای مثال کسانی که علیرغم قابلیت های بسیار، دائم احساس کمبود می کنند و یا در مقابل کسی که حرف زور میزند نمی توانند ایستادگی کنند، در واقع از هر نوع ابراز عصبانیت ترس دارند، چه ابراز عصبانیت خویش و چه ابراز عصبانیت اشخاص دیگر. باین ترتیب، انرژی خشم و عصبانیت در این افراد به درون ریخته و موجب آزار درونی شخص می شود. بسیاری از اوقات احساس خشم و عصبانیت می تواند به دلخوری، احساس نفرت و یا کینه تبدیل شود. روزها، ماه ها و یا حتا سال ها این احساسات در درون جمع شده و مانند موریانه روح و جسم انسان را می خورد. انباشته شدن این احساسات منفی و آزار دهنده، بشکلی و در زمانی بروز خواهد کرد. آن خشم های قدیمی می توانند هیولاهای امروز زندگی باشند که به اشکال مختلف مانند بیماری های جسمی، روحی، اعتیاد و یا حتا خشونت علیه خود و دیگران خودنمایی کنند. تحقیقات در این زمینه نشان می دهد که احساس دلخوری و کینه که برای سال ها در درون انسان باقی مانده ورشد می کند، بزرگترین دلیل فشارهای روحی و یا استرس است.

ریشه عصبانیت چیست؟
جالب است بدانیم خشم و عصبانیت یکی از راه های مقابله با فشارهای زندگی است. زیرا در تحقیقاتی که در ریشه یابی عصبانیت شده،باین نتیجه رسیده اند که مهمترین نقش عصبانیت، جلوگیری از احساس درد و رنج است.
شاید این سئوال پیش بیاید که چگونه خشم و عصبانیت جلوی احساس درد را می گیرد. پاسخ این است که خشم در حقیقت مانع میشود که انسان نسبت به احساسات دردناک جسمی و روحی آگاهی پیدا کند. بعبارت دیگر، خشم و عصبانیت بنوعی انسان را در مقابل درد بیحس می کند به این دلیل است که خشم یک مکانیزم دفاعی نامیده می شود. در تراژدی های دردناک زندگی، انسان قبل از احساس درد، احساس خشم نسبت به انسان های دیگر، زندگی و حتا خدا پیدا می کند.
برخی از این حساسات دردناک عبارتند از دلهره های شدید، ترس، احساس گناه، احساس شکست و بی ارزش بودن. معمولاً ریشه های عصبانیت را باید در وقایع کودکی و یا نحوه رفتار اطرافیان جستجو کرد. اگر چه خشم یک احساس طبیعی است، ولی نحوه ابراز خشم و عصبانیت در افراد مختلف متفاوت است و این بخش یعنی نحوه ی ابراز عصبانیت معمولاً یادگرفتنی است. برای مثال اگر فردی در خانواده ای بزرگ شده که پدر و یا مادر خشم خود را با داد و فریاد، ناسزا گفتن،کوچک کردن دیگران، مشت کوبیدن به در و دیوار، شکستن وسائل خانه و بدتر از همه، حملات فیزیکی به افراد خانواده ابراز داشته اند، بدون شک کودکان نیز یاد می گیرند که خشم خود را از این راه ها ابراز کنند. حتا در چنین مواردی، برای برخورد با درد و رنجی که رفتار خشونت آمیز در انسان بوجود می آورد، راه حل در خشم و عصبانیت بیشتر است.

راه های مقابله با عصبانیت
با این توضیحات کلی، امیدوارم درک خشم و عصبانیت ساده تر شده باشد. در اینجا می پردازم به پاسخ خواننده عزیزی که راه های مقابله با عصبانیت را پرسیده اند. مهمترین نکته ای که در مقابله با خشم باید بدانیم اینست که عصبانیت یک احساس طبیعی و درونی است. باین معنی که احساس عصبانیت درست و خوب است، ولی نحوه ابراز آن باید همراه با گفتگو و حتا بدون حمله لفظی به افراد دیگر باشد.
ریشه عصبانیت در درون شخص است. باین گونه، صرفنظر از آنچه در اطراف انسان می گذرد، مسئولیت عصبانی شدن با شخص عصبانی است. یکی از مشکلات برخورد با عصبانیت اینست که شخص عصبانی بطور معمول دیگران و یا شرایط خارج از خود را مسئول این حساس می داند و با سرزنش کردن اطرافیان، موجب ناراحتی بیشر میشود. پس، اولین راه مقابله با عصبانیت، بعهده گرفتن مسئولیت این احساس است. در بحبوحه عصبانیت، نمیشود با بحث و گفتگو مشکلی را حل کرد. دومین راه مقابله اینست که بحث و گفتگو را متوقف کرد و با نفس عمیق کشیدن، از محل خارج شدن، دست و صورت را آب زدن و ایجاد سکوت و آرامش، آتش خشم را خاموش کرد. وقتی می بینیم خودمان و یا دیگران عصبانی هستیم، بلافاصله باید بگوییم «من الان خیلی عصبانی هستم و احتیاج دارم که خودم را آرام کنم». و یا به شخص عصبانی بگوییم «بنظر میرسد الان وقت خوبی برای ادامه این بحث نیست، بگذار کمی هر دو آرام شویم و بعد به گفتگو ادامه خواهیم داد».
بی احترامی و داد و بیداد و ناسزا گفتن، به خشم می افزاید. در بحبوحه عصبانیت، سرزنش کردن نتیجه منفی دارد. در چنین شرایطی، بویژه وقتی با کودکان و نوجوانان روبرو هستیم باید احساس عصبانیت آنها را تایید کنیم. بکار بردن جملاتی مانند: «من می بینم که تو احساس عصبانیت میکنی. همه آدم ها حق دارند عصبانی شوند، من آماده ام که تو برایم توضیح بدهی از چه عصبانی هستی و یا اگر ترجیح میدهی، بعداً راجع باین موضوع صحبت خواهیم کرد». این نوع برخورد به احساس آرامش می افزاید. بطور کلی افرادی که زیاد عصبانی میشوند، قادر نیستند احساسات و خواسته های خود را درست بیان کنند. باین گونه، در مواردی که همه چیز آرام است میتوان آنها را تشویق به صحبت و بازگو کردن احساسات و نیازهایشان کرد. واقعیت این است که شخص عصبانی در عین حال از چیزی رنج میبرد، ولی یا آگاه به این احساس درونی نیست و یا توانایی بازگو کردن آن را ندارد. گاه نیز بدلایلی می ترسد از احساسات درون سخنی گوید. ترس و عصبانیت دو روی یک سکه هستند.
اگر بدانیم که دلیل مهم عصبانیت یک احساس دردناک درونی است، بهتر میتوانیم با شخص عصبانی برخورد کنیم.

در زمینه خشم و عصبانیت در آینده اطلاعات بیشتری در اختیار خوانندگان عزیز قرار خواهم داد.
برای تعجیل در ظهور و سلامتی امام زمان (ع) یک صلوات بفرستید.

آواتار کاربر
reza-1365
كاربر عالي
كاربر عالي
پست: 683
تاریخ عضویت: شنبه 27 مرداد 1386, 2:09 am
محل اقامت: فعلا ایران

Re: چگونه شاد باشيم

پست توسط reza-1365 » دوشنبه 4 شهریور 1387, 4:11 pm

شادی در زندگی اجتماعی
چرا جامعه، شاد نیست؟ شاید این سوالی باشد که بارها با ان رو به رو شده باشیم اما جواب مناسبی برایش پیدا نکرده ایم پیشنهاد می کنم که مقاله زیر را مطالعه کنید و با جوابی که نویسنده به این سوال داده آشنا شوید.

آخرین باری که از ته دل خندیدید کی بود؟ یادتان می آید؟ البته اگر نتوانستید به این سوال پاسخ بدهید، این فراموشی ربطی به آلزایمر ندارد.

بسیاری از افراد نمی توانند به این سوال پاسخ صحیحی دهند. دیدن چهره های غمگین، افسرده، عصبانی و اخمو چیز جدیدی نیست که در مورد آن بگوییم و دنیای بدون غم، خشم و جنگ و سرشار از مهربانی و شادی، آرزویی است که ریشه در خلقت و نهاد آدمی دارد؛ آرزویی که مقدمه غلبه بر تمام ناکامی هاست. شادی، این معجزه درونی گره گشای بسیاری از رنج هاست که امروزه برای ما مفهوم غریبی است. می گویند نخستین معجزه زرتشت خندیدن وی در بدو تولد بوده است. پارسیان شادی را آفریده خداوند می دانسته اند در آیین مذهبی نیز توصیه به شادی و گذراندن اوقات فراغت بر اساس اصل گریز از گناه بسیار مطرح بوده است.

در جامعه غم زده، انرژی افراد صرف برطرف کردن اندوه و ناراحتی شده و دیگر فرصتی برای تولید و توسعه باقی نمی ماند. به تجربه ثابت شده شادی و نشاط، ماده اولیه تغییر جامعه و تحول و تکامل درونی انسان هاست. در جامعه خوشحال و خرسند، تولید بهتر، اشتغال بیشتر و اقتصاد سالم تر خواهد بود. بدون شک در چنین محیطی امنیت اجتماعی و فردی راحت تر به دست می آید. در محیط شاد، ذهن انسان پویا، زبانش گویا و استعدادش شکوفا می شود. شاد بودن جامعه یکی از عوامل بسیار موثر در توسعه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است و باعث کاهش نابسامانی های خانوادگی، طلاق، افزایش میزان میل و رغبت تحصیلی و دل به کار دادن و افزایش تولید می شود. شمار زیادی از جامعه شناسان بر این عقیده اند که جامعه ایرانی شاد نیست و از نبود بسترها و زمینه های لازم برای ابراز شادمانی در شکل جمعی و عمومی رنج می برد.



به عبارتی دیگر در جامعه، شیوه های شناخته شده و متعارف کمتری برای شادمانی های همگانی وجود دارد و در برخی مواقع این شادمانی عمومی در تعارض با نظم و امنیت اجتماعی قرار می گیرد. آنها معتقدند از پیامدهای خطرناک فقدان یا کمبود شادی و نشاط در جامعه اعتیاد به مواد مخدر، انواع و اقسام جرائم و نابهنجاری های اجتماعی در روابط اجتماعی است و افزایش امید به زندگی مطمئناً می تواند در شادی و شادمانی ما تاثیرگذار باشد و متقابلاً ناامیدی را دور کرده و باعث جلوگیری از منزوی شدن نقش افراد می شود. روانشناسان نیز معتقدند افسردگی در تمام دنیا از جمله کشور ما بالاترین ضرر و زیان شغلی و کاری را به همراه دارد که عمده ترین آن کاهش بهره وری در میان جامعه است. در واقع بیماری های روانی علاوه بر پایین آوردن بهداشت روانی جامعه، بیشترین نمود را در نظام اقتصادی جامعه دارند. نفی وجود اختلالات و بیماری های روانی در جامعه پدیده انگ زنی (برچسب زنی) را در جامعه گسترش داده است.
فقر از جمله عوامل ایجادکننده اختلالات روانی شایع افسردگی در جامعه ایران است. البته دلیل کاهش نشاط اجتماعی، افسردگی های گسترده نیست، بلکه می توان گفت افسردگی یکی از مهم ترین دلایل افت شادی جمعی و نشاط اجتماعی است و در بسیاری از موارد افراد به علت سردرگمی و مشکلاتی که با آن مواجه هستند، نمی خواهند تظاهر به شادی کنند. امروزه جوانان نگرانی های زیادی درخصوص آینده شغلی خود دارند و طبیعی است این نگرانی و افسردگی ناشی از آن را به سایر اعضای خانواده خود منتقل کنند و به دنبال آن، نشاط در خانواده ها و اجتماع کم رنگ می شود. وقتی ازدواج و کار دو معضل بزرگ جوانان به صورت امیدی واهی برایشان تبدیل شده و تازه پس از رسیدن به این دو هدف شان، نگران حفظ آن هم هستند، پس نمی توان از قشر جوان کشور انتظار شادی داشت. اگر شادی های جمعی و غیرمضر انجام شود، تقویت کننده بعضی از روابط اجتماعی هستند. این نوع شادی ها مانند تمامی اعمالی که در هر جامعه به قوام آن جامعه کمک می کنند، می توانند به روابط آن جامعه نیز کمک کرده و باعث سرخوش شدن افراد جامعه شوند. این جزء کارکردهای سنتی لازم و ضروری برای جامعه است. ممکن است طی زمان، بعضی از این کارکردها از بین بروند ولی چون جامعه طالب لذت و رفاه بیشتر است نه تنها بر هم زننده نظم و آرامش جامعه نیست بلکه لازمه نظم و قوام اجتماعی نیز است.
در این رهگذر، نوجوانان و جوانان به خاطر وجود مسائل اجتماعی - اقتصادی، بیش از همه آسیب پذیر شده اند و به نظر می رسد چون الگوهای رفتار شادمانه را در بزرگ ترها ندیده اند با انتخاب الگوهایی بسیار متفاوت شادی را به شکلی دیگر و در قالب یک هیجا ن طلبی و شاید بی اعتنایی و مقابله با ارزش های بزرگ ترها نشان می دهند.
متاسفانه فرهنگ شادی در جامعه ما به درستی تبیین نشده است و با اینکه در چند سال اخیر رسانه ها به خصوص صدا و سیما سعی کرده اند فرهنگ شادی را در برنامه هایشان بیش از پیش افزایش دهند، اما هنوز به معنای واحدی از شادی و چگونگی آن دست نیافته اند، حتی خود جوانان در هاله یی از ابهام مانده اند که شادی حقیقی چیست؟ باید گفت شاد بودن تنها یکی از شاخصه های زندگی مطلوب در جامعه است و هر قدر ملتی شادتر باشد مطمئناً احساس رفاه بیشتری دارد. ممکن است افراد بتوانند تمام نیازهای اساسی و مادی را تهیه کنند و براساس معیارهای مرسوم بگویید یک فرد، گروه یا جامعه در رفاه هستند، اما اگر افراد را از دسترسی به چیزهایی که برایشان واجب است و نیاز دارند- مثلاً ابراز شادی- بازداریم، خواهیم دید که این جامعه حتی با داشتن خیلی از تسهیلات مادی در رفاه نیست.
در جوامع شاد افراد معمولاً نگرشی خوش بینانه نسبت به زندگی و امور پیرامون خود و جامعه دارند. در جامعه غم زده افراد مایوس و غمگین زندگی را سیاه و تاریک می بینند و معمولاً نگرش بدبینانه نسبت به عموم دارند. تحقیقات نشان داده است که در تمام جوامع شاد بودن باعث افزایش کارایی می شود. این مساله تقریباً از دهه ۱۹۳۰ ثابت شده و اصلاً تئوری روابط انسانی در تشریح این مساله شکل گرفته است. به همین دلیل همه کشورها سعی می کنند همه عناصر لازم را برای بروز شادی فراهم کنند و اگر نتوانستند، سعی می کنند حداقل دست به ابتکارهایی برای سوق دادن جامعه به سمت شاد زیستن بزنند.
برای تعجیل در ظهور و سلامتی امام زمان (ع) یک صلوات بفرستید.

قفل شده