دلایل موفقیت و عدم موفقیت شما در آزمون کاردانی به کارشناسی

بحث در مورد مسائل روانشناسی
قفل شده
hojjat_2008
پست: 1
تاریخ عضویت: پنج‌شنبه 31 مرداد 1387, 3:13 pm

دلایل موفقیت و عدم موفقیت شما در آزمون کاردانی به کارشناسی

پست توسط hojjat_2008 » پنج‌شنبه 7 شهریور 1387, 11:02 pm

دوستان عزیز اگر در آزمون کاردانی به کارشناسی موفق و یا موفق نشده اید،لطفاً دلایل موفقیت و یا عدم موفقیت خود را اعلام کنید تا دیگر دوستان تجربیات شما استفاده کنند.

آواتار کاربر
مهيار
مدیر انجمن
مدیر انجمن
پست: 2444
تاریخ عضویت: شنبه 22 تیر 1387, 12:14 pm
محل اقامت: هورا
تماس:

Re: دلایل موفقیت و عدم موفقیت شما در آزمون کاردانی به کارشناسی

پست توسط مهيار » جمعه 8 شهریور 1387, 4:50 pm

خوب با تشكر از دوست عزيز به خاطر اين تاپيك به چنين تاپيكي واقعا لازم بود .
------------------------------------------------------------------------------------------
خوب شايد موفقيت يا عدم موفقيت دلايل زيادي داشته باشه من دوست دارم در مورد موفقيت يه نكاتي رو كه خودم تجربه كردم واستون بذارم . به نظر من اولين چيزي كه واسه موفقيت لازمه انگيزه است و اين انگيزه هم بدست نمياد مگر اينكه واسه خودتون يه هدف ترسيم كنيد . راستش من با دوستام به صورت گروهي درس ميخونديم ما ميخواستيم از اول مهر 86 شروع كنيم به خوندن اما پروژه و درسهاي ترم آخر مانع بزرگي واسمون بود كه نتونستيم از اون موقع شروع كنيم . به هر حال ما بعد از اتمام ترم آخر از اسفند 86 شروع كرديم در ابتدا كار فقط 3 نفر بوديم . 3 نفر كه با هم همپيمان شديم و قول داديم به هم كه تا آخرش با هم باشيم و درس بخوينم . راستش اگه بگم ما از اسفند كه شروع كرديم 4 تا كتابخونه واسه درس خوندن عوض كرديم . اولين كتابخونه كه رفتيم يه جايه متروكه بود كه سالها درش بسته بود و خاك ميخورد اونجارو سعي كرديم تميزش كنيم و شروع كرديم به خوندن راستش جوش اصلا شبيه كتابخونه نبود يعني مقررات و اون سكوتي كه تويه كتابخونه هايه ديگه حاكم ميشه نبود . بعد از دو ماه اونجارو عوض كرديم يه دوتا كتابخونه ديگه هم عوض كرديم اما چون تايمش محدود بود واسه درس خوندن مجبور شديم حجرت كنيم به كتابخونه آستانقدس تويه حرم امام رضا . شايد نقطه عطف درس خوندنمون همين مسئله بود كه تصميم گرفتيم به اونجا بريم به هر حال با هر دوز و كلكي بود كارت كتابخونه گرفتيم (چون فارغ التحصيل شده بوديم و هيچ مدركي واسه ثبت نام نداشتيم ) . واقعا جو عالي داشت اگه دير تر از 7 صبح ميرسيدي جا بهت نميرسيد خلاصه اين مسئله باعث شده بود كه هر روز از 5 صبح بيدار باشم يه مروري بكنم و بعد حركت كنم به سمت كتابخونه تا 10 شب . واقعا اين دو ماه آخري كه اونجا درس خوندم اندازه كل 4 ماه قبلي تاثير گذار بود . كمكم جمع 3 نفرمون تبديل شد به 16 نفر كه همه قبول شدن .

-------------------------------------------------------------------------

حالا يه سري نكات ميخوام از اين شيوه درس خوندن رو بهتون بگم :

1- اينكه وقتي به صورت گروهي درس ميخوني هر موقع كه خسته بشي رقبا تو كه ميبيني دارن درس ميخونن خستگي ازتنت بيرون ميره و مجبور ميشي خودتم بخوني و گرنه از بقيه عقب ميموني .

2- نكته دوم اينكه ما وقتي كه گروه رو تشكيل داديم اومديم كتابهايي رو كه بايد بخونيم رو بين افراد تقسيم كرديم و هر كسي موظف شد كتابها و منابع يه درس رو خريداري كنه . اين كار مزيتهايه بسياري داره يكي اينكه فردي كه كتاب دستشه مجبور ميشه تويه مهلتي كه كتاب دستشه كتاب رو بخونه و گر نه اگر كتابرو نميخوند از بقيه عقب ميموند واسه اينكار ما چند ماه آخر فاصله بين دريافت و تحويل كتاب رو به حداقل رسونديم تا فرد مجبور بشه واسه خوندن فصل هايه اون كتابي كه قراره دستش بياد برنامه بريزه . اين كار واقعا موثر بود .

3- نكته بعدي كه به ذهنم ميرسه اينكه وقتي كه به صورت گروهي درس ميخونديم وقتي واست مشكلي تويه يه درس پيش ميومد كسي بود كه ازش سئوال كني و مشكلتو حل كني واسه همين سعي ميكرديم هر كدوم از بچه ها مرجع يه درس بشه .

4- اين اواخر (يه ماه و نيم آخر) هر كدوم از بچه ها كه درس رو بلد بود و بقيه تويه اون درس مشكل داشتن يا نتونسته بودن مفهوم درس رو بفهمن يه تايمي در روز تعيين ميكرديم تا به بقيه بچه ها اون درس رو توضيح بده و بقيه سئوالهاشونو از اون بپرسن اين مسئله دو مزيت داشت كه من خودم به وضوح واسم روشن شد يكي اين كه وقتي يكي از بچه ها به زبان عاميانه يه درس رو توضيح ميده و بقيه بدون هيچ مشكلي اشكالاتشون رو از درس دهنده ميپرسن به راحتي اشكالاتشون حل ميشه و درس رو زود ميفهمن دومين مزيتش هم اين بود كه درس واسه تدريس كننده مرور ميشد و خودش باعث ميشد كه فرد تدريس كننده موضوع اون درس ملكه ذهنش بشه .

5- نكته بعدي اينكه كلا جو كتابخونه حس درس خوندن مياره ضمن اينكه باعث ميشه كلا با فراغ(فراق) بال و بدون هيچ استرسي به درس خوندن بپردازه .

6- شايد يكي از بزرگترين مسائلي كه به ما كمك كرد اين بود كه ما واسه گروه يه شعار تعيين كرده بوديم حالا هر كسي يه شعار واسه خودش نوشته بود مثلا يكي نوشته بود من بايد شمسي پور قبول شم . يكي نوشته بود من بايد دولتي قبول شم . من نوشته بودم بايد زنجان قبول شم ( yes: ) و ... و هر كسي چند كپي از اين شعارها واسه خودش به نقاط مختلفي كه زياد تويه ديدش بود وصل كرده بود . باورتون نميشه اين مسئله چنان انرژي بهتون ميده كه اگه سختترين درس هم جلوتون باشه انرژيتون ريكاوري ميشه من اين مسئله رو تويه اين مدت لمس كردم

---------------------------------------------------------

يه سري نكات ديگه هم فكر كنم بدردتون بخوره اينه كه ما ابتدا شروع درس خوندن رفتيم چند تا درس رو كه مشكل داشتيم تويه يكي از بهترين موسسات مشهد ثبت نام كرديم و همزمان آزمون آزمايشي هم ميرفتيم اين مسئله واقعا تاثير گذار بود ضمن اينكه تاثيري كه مشاوره كنكوري ميتونه رويه شيوه درس خوندن هر شخصي ميذاره واقعا غير قابل انكاره .

به هر حال اميدوارم مفيد واقع شده باشه و دوستان همگي موفق باشند . bil:
پيش از سحر تاريك است،اما تا كنون نشده که آفتاب طلوع نکند... به سحر اعتماد کنيد.

شکست وجود ندارد مگر در ذهن سازنده‌اش!
-------------------------------------------------------------------
بوي جوي موليان آيد همي
ياد يار مهربان آيد همي

ديگه آموي و درشتي هاي او
زير پايم پرنيان آيد همي
--------------------------------------------------------------------------
به سلامتي بچه هاي قديم که با ذغال واسه خودشون سيبيل ميذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان که ابروهاشونو بر ميدارن تا شبيه مادراشون بشن

آواتار کاربر
SADRA
کاربر متوسط
کاربر متوسط
پست: 344
تاریخ عضویت: دوشنبه 27 خرداد 1387, 6:53 am
محل اقامت: از این به بعد رشت...تا خدا واسه فردا چی بخواد!
تماس:

Re: دلایل موفقیت و عدم موفقیت شما در آزمون کاردانی به کارشناسی

پست توسط SADRA » شنبه 9 شهریور 1387, 3:48 am

موافقم مهيار...
هدف ..انگيزه و توكل
3 اصل موفقيت هست
هدف...خيلي مهمه
آدم رو با اراده ميكنه
با پشتكار

************************
ديدم كسي براي بودن با يه دختر كه دوستش داشت ودختر شرط كرده بوده فقط دانشگاه...
و اون پسر با ارده آهنين براي رسيدن به هدفش همه موانع رو از پيش رو برداشت
اون كسي بود كه 7 ترمه كارداني رو گرفت...اما غير انتفاعي صدرا تهران قبول شد...
نميگم هدفش خوب بودها...يا كار دختر خوب بوده و اونها خوشبخت ميشن
ميخوام بگم اراده بد چيزيه...بــــــــــــد...
يه جواريي هدف . پشتكار و اراده از آدم يه ديوانه مطلق ميسازه
كه غير از هدفش به چيزي فكر نميكنه...
حتي در سخت ترين و بدترين شرايط
***************************************
يه مثال ديگه :
سال 84
يه رفتگر شهرداري منطقه يازده تهران
رتبه 620 تجربي رو آورد با 24 سال سن...پزشكي بهشتي قبول شد...
گفتن كي درس ميخوندي؟
ميگفت از ساعت 5صبح سر كا بودم تا 10 صبح
10ميخوندم تا 3عصر
4 سر كار تا8...
8 تا 11 تست ميزدم...
تست از كجا ميآوردي؟از كتابخونه ميگرفتم...
آقا اراده به قول بابام بد چيزيه...فولاد رو آب ميكنه

موفق باشيد با اراده هاي آهنين bil:
آخرین ویرایش توسط SADRA در پنج‌شنبه 21 شهریور 1387, 2:01 am، در مجموع 2 بار ویرایش شده است.
انجمن علمی کامپبوتر دانشگاه آزاد لاهیجان1389

Science Computer Association of Lahijan
http://scal.orq.IR

آواتار کاربر
farshidshd
مشاور وِیژه
مشاور وِیژه
پست: 2057
تاریخ عضویت: جمعه 13 مهر 1386, 1:00 pm
محل اقامت: My Heart
تماس:

Re: دلایل موفقیت و عدم موفقیت شما در آزمون کاردانی به کارشناسی

پست توسط farshidshd » جمعه 15 شهریور 1387, 3:20 pm

من قبول نشدم چون سر سری گرفتم
گفتم ولش کن همینجوری بخونم قبول میشم
باید خواست
تا نخوایم نمیشه

خواستن توانستن است

کد: انتخاب همه

دانشجوی ارشد نرم افزار

musicjet
کاربر ساده
کاربر ساده
پست: 26
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 2 بهمن 1386, 1:06 am

Re: دلایل موفقیت و عدم موفقیت شما در آزمون کاردانی به کارشناسی

پست توسط musicjet » یک‌شنبه 17 شهریور 1387, 5:03 am

من آزاد قبول نشدم چون اصلا نخوندم و سرم به چیزهای دیگه گرم بود.
علمی کاربردی رو یک ماه وقت گذاشتم صبح تا شب خوندم و تهران داده پردازی قبول شدم.
کنکور سراسری هم رتبه ی خوبی نگرفتم ولی بد هم نشدم. دلیلش هم این بود که چیزهای کم ارزش رو به درس خوندن ترجیح میدادم. یعنی اینکه به کارهایی توجه میکردم که همیشه میشه انجام بدم ولی درس رو نمیخوندم غافل از اینکه کنکور مهم تره و سالی یک بار برگذار میشه.
دلیل دیگه هم اینکه اراده نداشتم. مثلا میگفتم از فردا شروع میکنم! و شروع نمیکردم. هم اینکه شروع نمیکردم عیب بود هم اینکه میگفتم از فردا شروع میکنم! اگه میخواستم شروع کنم از همون لحظه که میگفتم از فردا شروع میکنم باید شروع میکردم ولی افسوس هی عقب انداختم تا دیدم یک هفته مونده به کنکور! و جالبه که باز هم درس نخوندم! چون پشتم به علمی کاربردی گرم بود.

خلاصه به قول دوستمون اراده خوب چیزیه! اراده نباشه نمیشه یه کاری رو انجام داد.
دیدید که برای سراسری چقدر بد عمل کردم چون اراده نداشتم.

obalitjoon
کاربر ساده
کاربر ساده
پست: 40
تاریخ عضویت: شنبه 5 مرداد 1387, 11:48 am
محل اقامت: تهران
تماس:

Re: دلایل موفقیت و عدم موفقیت شما در آزمون کاردانی به کارشناسی

پست توسط obalitjoon » سه‌شنبه 9 مهر 1387, 11:45 am

البته من كارداني قبول شدم و هنوز تا كارشناسي يه 2سالي وقت دارم.

روشي كه من انتخاب كردم براي درس خوندن خيلي ساده بود و همون طور كه خودم پيش بيني كردم جواب داد. من تقريبآً دي ماه بود كه به فكر درس خوندن افتادم و از رياضي و برنامه نويسي شروع كردم. چون برنامه نويسي من قوي بود تصميم گرفتم تدريس كنم و تو هنرستاني كه ديپلم گرفته بود مشغول تدريس درس هاي تخصصي كامپيوتر شدم. شما وقتي تدريس مي كني مجبوري به يه مطلب مسلط بشي تا بتوني تدريس كني پس بايد قبلش خودت چند بار اون رو بخوني يه 2 ماهي گذشت تا تصميم گرفتم كه ديگه تدريس نكنم و تعطيلات عيد رو بشينم توپ بخونم و ديدم كه واقعاً آدم جلو ميوفته. شما 15 روز عيد اگه روزي 10 ساعت درس بخوني ميشه 150 ساعت و اين كم نيست(!)
عيد كه گذشت دوباره تصميم گرفتم كه تدريس كنم و اين بار 6 يا 7 تا درس رو تدريس مي كردم. فيزيك، رياضي، مباني، برنامه نويسي، شيمي، شبكه و .... هر چيزي كه تواناييش رو داشتم و واقعاً پيشرفتم رو روز به روز ميديدم و اعتماد به نفسم فوق العاده بالا رفت. و 1 ماه تير رو حسابي درس خوندم و تصميم گرفتم به يكي از دوستام كمك كنم و با هم شروع كرديم و البته اون هم حسابي پيشرفت كرد اما متاسفانه قبول نشد.
اما چي جوري درس مي خوندم:
من رويه برگه هاي A4 اسم درس ها رو رويه هر برگ جدا گانه مي نوشتم و جلوش يه آكولاد بزرگ باز مي كردم و سر فصل ها رو مي نوشتم. مثلاً شيمي مي شد: آب - در پي هواي پاكيزه - مصرف دوباره تنها راه زندگي و....
و اين كاغذ ها رو چسبوندم روي ديوار اطاقم. من شروع مي كردم به خوندن فصل ها مثلاً مي گفتم امروز بايد اين فصل رو 2 بار بخونم.
حتي يه ويرگول رو هم جا نمي نداختم و كلمه به كلمه رو مي خوندم. اگر 3 بار مي خوندم جلوي اون فصل روي كاغذ ديوار يه تيك مي زدم و اگر مسلط بودم جلوش مي زدم 100% و اگر 6 بار مي خوندم اون رو با HighLight رنگش مي زدم و مطمئن بودم كه مسلطم.
يه چيزي رو هم بگم هيچ وقت نخونيد كه قبول بشيد، بخونيد تا با سواد بشيد من اگر 6 بار مي خوندم به اين دليل بود كه مي خواستم ملكه ذهنم بشه وگرنه من تويه همون بار دوم مطلب رو مي گرفتم و مسلط مي شدم اما نمي خواستم خودم رو گول بزنم و مي خواستم تا هميشه اون چيزي رو كه خوندم به ياد داشته باشم.
اميدوارم كه شما هم استفاده كنيد.
امضا امضا امضا

bluedream
پست: 8
تاریخ عضویت: سه‌شنبه 26 شهریور 1387, 1:53 pm

Re: دلایل موفقیت و عدم موفقیت شما در آزمون کاردانی به کارشناسی

پست توسط bluedream » یک‌شنبه 6 دی 1388, 7:07 pm

سلام.اول باید سلام می کردم چون این اولین باره که بعد از یک سال عضویت دارم توی این سایت فعالیت می کنم.زمستون 87 از مطلب های این سایت استفاده کردم و کتابای کنکورم و خریدم و تقریبا از اسفند شروع به خوندن کردم...الان هم با رتبه ی 145 سراسری88 دانشگاه شهید رجایی قبول شدم..به نظر من انگیزه و علاقه باید حتما باشه ولی کافی نیست.من خیلی به خدا و کمکش اعتقاد دارم و فکر می کنم اگر اون نمی خواست نمی شد...

قفل شده