سوال استراتژیک
مدیر انجمن: rosa_127
سوال استراتژیک
اینجا میخوام یه سوال استراتژیک مطرح کنم
اگر انشاءا... وارد مقطع کارشناسی ناپیوسته شدید, آیا برای شرکت در آزمون ارشد برنامه ریزی و
تلاش میکنید یا اینکه تمرکز خودتون را صرف یادگیری ابزارهای کار( مثل یه زبان برنامه سازی, پایگاه داده یا UML و.... ) می کنید؟
اصولا به نظر شما در شرایط فعلی جامعه ما, یادگیری ابزار البته به صورت حرفه ای ارجحیت داره یا داشتن مدرک بالاتر؟
اگر انشاءا... وارد مقطع کارشناسی ناپیوسته شدید, آیا برای شرکت در آزمون ارشد برنامه ریزی و
تلاش میکنید یا اینکه تمرکز خودتون را صرف یادگیری ابزارهای کار( مثل یه زبان برنامه سازی, پایگاه داده یا UML و.... ) می کنید؟
اصولا به نظر شما در شرایط فعلی جامعه ما, یادگیری ابزار البته به صورت حرفه ای ارجحیت داره یا داشتن مدرک بالاتر؟
Re: سوال استراتژیک
هر دو در کنار هممحسن نوشته شده: اصولا به نظر شما در شرایط فعلی جامعه ما, یادگیری ابزار البته به صورت حرفه ای ارجحیت داره یا داشتن مدرک بالاتر؟
یا لطیف، ارحم عبدک الضعیف.
واقعا سوال جالبيه!
متاسفانه يكي از معظلات دانشجويان رشته كامپيوتر اينه كه سرفصل كنكورشون فقط و فقط تاكيد بر كارهاي تئوريك رو داره، ولي در عوض بازار كارشون تاكيد بر كارهاي عملي!!
واقعا اين يك مشكل خيلي بزرگ واسه همه ماست!! اين كه دوستان ميگن هر دو در كنار هم به نظر من اصلا منطقي نيست!! ببينيد مطمئنا كسي كه وارد عرصه برنامه نويسي هاي فرض كنيم Net. ميشه بايد از تمامي كارهاي ديگش بزنه تا بتونه در اين زمينه حرفي واسه گفتن داشته باشه!! ورنه مطمئن باشيد با يكي دو ساعت كار كردن هيشكي به جايي نميرسه!!
ببينيد منم مثل شما اعتقاد دارم كه هر دو بايد در كنار هم وجود داشته باشند!! اما قطعا و يقينا از همين الان
Master و Slave بايد مشخص بشه!! Master هدف اصلي شماست و بايد از همين الآن براي رسيدن به اون تلاش كنيد، ولي Slave هدف نيست(!!!) بلكه ابزاري در كنار Master هستش!!
وقتيكه Master مشخص شد و رسيدن به اون با موفقيت همراه بود اون موقعست كه Slave نقش خودش رو پر رنگ ميكنه!! فقط توجه داشته باشيد كه :
وجود دو Master در كنار هم و يا عدم وجود Master يعني به صدا در آمدن بيپ سيستم (در محيط انتزاعي)
و اما
من از همين الان Master خودمو روي "تحصيلات" تنظيم كردم!!! اميدوارم شما هم Masterهاتون رو تا دير نشده تنظيم كنيد!!
متاسفانه يكي از معظلات دانشجويان رشته كامپيوتر اينه كه سرفصل كنكورشون فقط و فقط تاكيد بر كارهاي تئوريك رو داره، ولي در عوض بازار كارشون تاكيد بر كارهاي عملي!!
واقعا اين يك مشكل خيلي بزرگ واسه همه ماست!! اين كه دوستان ميگن هر دو در كنار هم به نظر من اصلا منطقي نيست!! ببينيد مطمئنا كسي كه وارد عرصه برنامه نويسي هاي فرض كنيم Net. ميشه بايد از تمامي كارهاي ديگش بزنه تا بتونه در اين زمينه حرفي واسه گفتن داشته باشه!! ورنه مطمئن باشيد با يكي دو ساعت كار كردن هيشكي به جايي نميرسه!!
ببينيد منم مثل شما اعتقاد دارم كه هر دو بايد در كنار هم وجود داشته باشند!! اما قطعا و يقينا از همين الان
Master و Slave بايد مشخص بشه!! Master هدف اصلي شماست و بايد از همين الآن براي رسيدن به اون تلاش كنيد، ولي Slave هدف نيست(!!!) بلكه ابزاري در كنار Master هستش!!
وقتيكه Master مشخص شد و رسيدن به اون با موفقيت همراه بود اون موقعست كه Slave نقش خودش رو پر رنگ ميكنه!! فقط توجه داشته باشيد كه :
وجود دو Master در كنار هم و يا عدم وجود Master يعني به صدا در آمدن بيپ سيستم (در محيط انتزاعي)
و اما
من از همين الان Master خودمو روي "تحصيلات" تنظيم كردم!!! اميدوارم شما هم Masterهاتون رو تا دير نشده تنظيم كنيد!!
مثال زدن يكي از روشهاي آموزش نيست، بلكه تنها راهِ آن است!!!
- ce.mohsen
- همکار قدیمی
- پست: 385
- تاریخ عضویت: پنجشنبه 28 تیر 1386, 11:10 am
- محل اقامت: پشت دریاها
- تماس:
با سلام
در جوب به این سوال به این مهمی با ید بگم که
من خودم تمام سعیم رو می کنم که هر دو در کنار هم به خوبی زندگی راحتی داشته باشن و با هم کنار بیان و سر من دعواشون نشه
اما اگه بخوام به یکی اولویت بدم ، مسلما اون مدرک کارشناسی ارشده
من اصلا آدم مدرک گرایی نیستم که بگم فقط مدرک مهمه و با داشتن اون به همه جا می رسی . نه . اما تو زمونه ما مدرک مثل یه جور کارت پایان خدمت تحصیلی می مونه که متاسفانه خیلی ها بدون این کارت بهت کار نمی دن
پس من ارجهیت رو به مدرک ارشد تویه دانشگاه دولتی (حتما تهران) می دم و در کنارش کار هم می کنم و با زبان های جدید و ... آشنا می شم و به نظرم خیلی هم وقت کم نیارم . (البته بستگی به برنامه ریزی و شرایط کاری داره)
در جوب به این سوال به این مهمی با ید بگم که
من خودم تمام سعیم رو می کنم که هر دو در کنار هم به خوبی زندگی راحتی داشته باشن و با هم کنار بیان و سر من دعواشون نشه
اما اگه بخوام به یکی اولویت بدم ، مسلما اون مدرک کارشناسی ارشده
من اصلا آدم مدرک گرایی نیستم که بگم فقط مدرک مهمه و با داشتن اون به همه جا می رسی . نه . اما تو زمونه ما مدرک مثل یه جور کارت پایان خدمت تحصیلی می مونه که متاسفانه خیلی ها بدون این کارت بهت کار نمی دن
پس من ارجهیت رو به مدرک ارشد تویه دانشگاه دولتی (حتما تهران) می دم و در کنارش کار هم می کنم و با زبان های جدید و ... آشنا می شم و به نظرم خیلی هم وقت کم نیارم . (البته بستگی به برنامه ریزی و شرایط کاری داره)
به جای لعنت فرستادن بر تاریکی ، یک شمع روشن کن
کم رنگ ترین جوهرها از قوی ترین حافظه ها ماندگارتر است
خدایا به من قدرت و جراتی ده تا آنی شوم که به خاطرش مرا خلق کردی
کم رنگ ترین جوهرها از قوی ترین حافظه ها ماندگارتر است
خدایا به من قدرت و جراتی ده تا آنی شوم که به خاطرش مرا خلق کردی
من که الان می فهمم چه خریتی کردم و وقتی که تو دوره کاردانی اونهمه وقت اضافه داشتم دنبال یادگیری ابزار کار به صورت حرفه ای نرفتم، واقعا خریت محض بود
الان که فکر می کنم چیکار کنم احتمالا فقط بتونم دروس کارشناسی رو پاس کنم و برای ارشد خودمو حاضر کنم
احتمال اینکه بتونم رو ابزار کار ، کار کنم خیلی کمه (فکر نکنم اون موقع وقتی برای اینکار بمونه)
تنها وقت یادگیری این ابزار برای من انجام پروژه های کارشناسیه
احتمالا وقتی ارشد داریم می خونیم ، وقت این کار رو بازهم پیدا نکنیم ، چون برای مرحله بالاتر باید حاضر شیم که خیلی سخت تره...بگو ایشالا...
بعدش که دکترا رو گرفتم ملت می بینن که دکتر امین نمی تونه با وی بی کار کنه
الان که فکر می کنم چیکار کنم احتمالا فقط بتونم دروس کارشناسی رو پاس کنم و برای ارشد خودمو حاضر کنم
احتمال اینکه بتونم رو ابزار کار ، کار کنم خیلی کمه (فکر نکنم اون موقع وقتی برای اینکار بمونه)
تنها وقت یادگیری این ابزار برای من انجام پروژه های کارشناسیه
احتمالا وقتی ارشد داریم می خونیم ، وقت این کار رو بازهم پیدا نکنیم ، چون برای مرحله بالاتر باید حاضر شیم که خیلی سخت تره...بگو ایشالا...
بعدش که دکترا رو گرفتم ملت می بینن که دکتر امین نمی تونه با وی بی کار کنه
به نظر من اول اون مدركه مهم و بعد اگه در دوران تحصيل وقت اضافه باشه مثله تابستونا بايد
كاملا استفاده كرد و حداقل دو كلاس آموزش هر چيو واسه تابستون بگيره و تلف نكنه
تابستونشو . اگه هم بتونه اون دروسي كه واسه ارشده رو سرمايه گذاري كنه و خوب
يادشون بگيره مي تونه يه ضرب در بياد و وقتي داره ارشد مي خونه بره دنبال كلاس هاي متفرقه
( در ضمن آقا amin جونه هر كسي دوست داري اون imageto عوض كن آدم يه حالي ميشه )
كاملا استفاده كرد و حداقل دو كلاس آموزش هر چيو واسه تابستون بگيره و تلف نكنه
تابستونشو . اگه هم بتونه اون دروسي كه واسه ارشده رو سرمايه گذاري كنه و خوب
يادشون بگيره مي تونه يه ضرب در بياد و وقتي داره ارشد مي خونه بره دنبال كلاس هاي متفرقه
( در ضمن آقا amin جونه هر كسي دوست داري اون imageto عوض كن آدم يه حالي ميشه )
از نظرات خوبتون استفاده کردم. خیلی ممنون
اما من هم با نظر محمد آقا موافقم.
چیزی که خودم تا حالا تجربه کردم اینه که اگه هدف مشخص و اصلی برای طی مسیر معین نشه امید کمی برای موفقیت وجود خواهد داشت.
به هیچ وجه نمی خوام خدای نخواسته کسی رو سست یا نا امید کنم, اما به نظرم تعداد نسبتا کمی از آدما میتونن در یک مرحله از زندگیشون به چند هدف بزرگ برسند.
من شخصا قصد ندارم چنین کاری کنم و برای چند هدف بزرگ برنامه ریزی کنم, اما اگه کسی فکر میکنه که توانایی این کار رو داره براش آرزوی موفقیت میکنم. و امیدوارم به تمام هدف هاش, تمام و کمال دست پیدا کنه.
در ضمن فکر کنم لازم به یاد آوری نیست که منظور من از یادگیری ابزار, آموختن اونها در حد حرفه ای شدن بود. کاری که با چند هفته و چند ماه نمیشه انجامش داد. و با صرف این مدت فقط میشه در حد آشنایی, یا یه خورده بیشتر با اونها کار کرد.
خود من در حال حاضر که در خدمتتون هستم
یه چیزهایی #c بلدم, یه چیزهای sql server بلدم, یه چیزهایی asp بلدم و یه چیزهایی ... بلدم.
اما با "یه چیزهایی" که مسئولیت طراحی, برنامه ریزی و نگهداری (دور ازجون, گلاب به روتون) طویله رو هم به آدم نمیدن, چه رسد به وب سایت یا یک سیستم رایانه ای.
من هم علاقه زیادی به شرکت در آزمون ارشد داشتم و دارم اما چند روز پیش وقتی به صفحه نیازمندیهای روزنامه همشهری نگاه میکردم, دیدم که در قسمت "استخدام برنامه نویس" حتی یک مورد شرط مدرک برای استخدام مطرح نکرده بودن.
البته میدونم که این به هیچ وجه دلیل بر این نمیشه که مدرک چیز بیخودیه, چون ممکنه صرفا در کار اونها مدرک مطرح نبوده باشه یا اینکه اصلا اون روز شانسی اونطور بوده, ولی چیزی که مهمه اینه که متوجه شدم باید درست تصمیم گرفت و شتابزده عمل نکرد. (البته اگه زیاد هم لفتش بدیم تمام اهداف میره هوا )
**********************************
حالا اینجا یه سوال از دوستانی که هدف اصلیشون شرکت در آزمون ارشده دارم:
به نظر شما کسی که مدرک ارشد داره, چه زمینه های کاری یا ظرفیت هایی برای آینده داره که یک فرد با مدرک کارشناسی نداره؟
*********************************///موفق باشید
اما من هم با نظر محمد آقا موافقم.
چیزی که خودم تا حالا تجربه کردم اینه که اگه هدف مشخص و اصلی برای طی مسیر معین نشه امید کمی برای موفقیت وجود خواهد داشت.
به هیچ وجه نمی خوام خدای نخواسته کسی رو سست یا نا امید کنم, اما به نظرم تعداد نسبتا کمی از آدما میتونن در یک مرحله از زندگیشون به چند هدف بزرگ برسند.
من شخصا قصد ندارم چنین کاری کنم و برای چند هدف بزرگ برنامه ریزی کنم, اما اگه کسی فکر میکنه که توانایی این کار رو داره براش آرزوی موفقیت میکنم. و امیدوارم به تمام هدف هاش, تمام و کمال دست پیدا کنه.
در ضمن فکر کنم لازم به یاد آوری نیست که منظور من از یادگیری ابزار, آموختن اونها در حد حرفه ای شدن بود. کاری که با چند هفته و چند ماه نمیشه انجامش داد. و با صرف این مدت فقط میشه در حد آشنایی, یا یه خورده بیشتر با اونها کار کرد.
خود من در حال حاضر که در خدمتتون هستم
یه چیزهایی #c بلدم, یه چیزهای sql server بلدم, یه چیزهایی asp بلدم و یه چیزهایی ... بلدم.
اما با "یه چیزهایی" که مسئولیت طراحی, برنامه ریزی و نگهداری (دور ازجون, گلاب به روتون) طویله رو هم به آدم نمیدن, چه رسد به وب سایت یا یک سیستم رایانه ای.
من هم علاقه زیادی به شرکت در آزمون ارشد داشتم و دارم اما چند روز پیش وقتی به صفحه نیازمندیهای روزنامه همشهری نگاه میکردم, دیدم که در قسمت "استخدام برنامه نویس" حتی یک مورد شرط مدرک برای استخدام مطرح نکرده بودن.
البته میدونم که این به هیچ وجه دلیل بر این نمیشه که مدرک چیز بیخودیه, چون ممکنه صرفا در کار اونها مدرک مطرح نبوده باشه یا اینکه اصلا اون روز شانسی اونطور بوده, ولی چیزی که مهمه اینه که متوجه شدم باید درست تصمیم گرفت و شتابزده عمل نکرد. (البته اگه زیاد هم لفتش بدیم تمام اهداف میره هوا )
**********************************
حالا اینجا یه سوال از دوستانی که هدف اصلیشون شرکت در آزمون ارشده دارم:
به نظر شما کسی که مدرک ارشد داره, چه زمینه های کاری یا ظرفیت هایی برای آینده داره که یک فرد با مدرک کارشناسی نداره؟
*********************************///موفق باشید
این سئوال منم هست؟؟؟؟؟؟ فکر می کنم جواب این سئوال توی تصمیم گیری خیلی موثره...محسن نوشته شده:
حالا اینجا یه سوال از دوستانی که هدف اصلیشون شرکت در آزمون ارشده دارم:
به نظر شما کسی که مدرک ارشد داره, چه زمینه های کاری یا ظرفیت هایی برای آینده داره که یک فرد با مدرک کارشناسی نداره؟
وسیع باش، تنها و سخت ...
بازار كار آزاد :
در بازار كار آزاد چيزي كه بيش از پيش مهمه مهارت هستش! و چيزي به اسم مدرك (حتي ميشه گفت "اصلا") معني نداره!! پس كسي كه مي خواد كار آزاد انجام بده به نظر من حتي يك مدرك فوق ديپلم هم واسش زياديه!!!
ممكنه شما بارها ديده باشيد كه در يك شركتِ حتي معتبر يك سري افراد با مدارك بالاتر زير دست كساني كار ميكنن كه مدرك هاي خيلي پايين تري داشته باشن!! مطمئنا اينجا چيزي به نام تبعيض وجود نداره!! چونكه بازار كار آزاد اين امكانات رو در اختيار افراد مختلف (با هر حرفه اي) قرار ميده تا با هم رقابت كنن!
تازه بازار كار آزاد امروز طوريه كه واسه يك فوق ليسانس كامپيوتر واقعا افت داره كه بره و وارد بازار كار آزاد شه!! چراكه همونطور كه مي بينيم كساني امروزه وارد بازار كار آزاد كامپيوتر شدن كه مهارت زيادي در اين زمينه ندارن!! من خودم يادمه دوستي داشتم كه رشتش برق بود و يه روز ديدم كه يه كتاب دلفي دستش گرفته!! وقتي ازش موضوع رو پرسيدم گفت كه آشنامون رئيس فلان بخشه و بهم گفته بيا واسمون برنامه بنويس. منم رفتم اينو خريدم تا برنامه نويس شم!
پس ببينيد اگر من بخوام وارد عرصه كارهاي آزاد بشم، مطمئنا هيچ فرقي نمي كنه كه مدركم كارشناسي باشه (!!!) يا ارشد!
اما
كارهاي غير از كار آزاد :
اولين چيزي كه ازت مي پرسن اينه كه : مدركت چيه؟ از كجا مدركت رو گرفتي؟ معدلت چنده؟ و ...
اينجاست كه فرق بين مدرك كارشناسي و كارشناسي ارشد به خوبي مشخص ميشه!! مطمئن باشيد كه اينجا دارندگان مدرك ارشد در اولويت هستن!! هر چند اينجا هم مهارت مهمه!! ولي مطمئنا يك فرد با مدرك ارشد (هر چند بي سواد) ترجيح داده ميشه به فرد ديگري با مدرك پايين تر!!
در بازار كار آزاد چيزي كه بيش از پيش مهمه مهارت هستش! و چيزي به اسم مدرك (حتي ميشه گفت "اصلا") معني نداره!! پس كسي كه مي خواد كار آزاد انجام بده به نظر من حتي يك مدرك فوق ديپلم هم واسش زياديه!!!
ممكنه شما بارها ديده باشيد كه در يك شركتِ حتي معتبر يك سري افراد با مدارك بالاتر زير دست كساني كار ميكنن كه مدرك هاي خيلي پايين تري داشته باشن!! مطمئنا اينجا چيزي به نام تبعيض وجود نداره!! چونكه بازار كار آزاد اين امكانات رو در اختيار افراد مختلف (با هر حرفه اي) قرار ميده تا با هم رقابت كنن!
تازه بازار كار آزاد امروز طوريه كه واسه يك فوق ليسانس كامپيوتر واقعا افت داره كه بره و وارد بازار كار آزاد شه!! چراكه همونطور كه مي بينيم كساني امروزه وارد بازار كار آزاد كامپيوتر شدن كه مهارت زيادي در اين زمينه ندارن!! من خودم يادمه دوستي داشتم كه رشتش برق بود و يه روز ديدم كه يه كتاب دلفي دستش گرفته!! وقتي ازش موضوع رو پرسيدم گفت كه آشنامون رئيس فلان بخشه و بهم گفته بيا واسمون برنامه بنويس. منم رفتم اينو خريدم تا برنامه نويس شم!
پس ببينيد اگر من بخوام وارد عرصه كارهاي آزاد بشم، مطمئنا هيچ فرقي نمي كنه كه مدركم كارشناسي باشه (!!!) يا ارشد!
اما
كارهاي غير از كار آزاد :
اولين چيزي كه ازت مي پرسن اينه كه : مدركت چيه؟ از كجا مدركت رو گرفتي؟ معدلت چنده؟ و ...
اينجاست كه فرق بين مدرك كارشناسي و كارشناسي ارشد به خوبي مشخص ميشه!! مطمئن باشيد كه اينجا دارندگان مدرك ارشد در اولويت هستن!! هر چند اينجا هم مهارت مهمه!! ولي مطمئنا يك فرد با مدرك ارشد (هر چند بي سواد) ترجيح داده ميشه به فرد ديگري با مدرك پايين تر!!
مثال زدن يكي از روشهاي آموزش نيست، بلكه تنها راهِ آن است!!!
در بازار كار آزاد چيزي كه بيش از پيش مهمه مهارت هستش!
صد در صد موافقم. البته در کار های دیگه هم مهارت مهمه ولی نه به اون شدت.
خیلی موافق نیستم. چون مدرک خیلی جاها به درد کار آزاد هم میخوره.و چيزي به اسم مدرك (حتي ميشه گفت "اصلا") معني نداره!! پس كسي كه مي خواد كار آزاد انجام بده به نظر من حتي يك مدرك فوق ديپلم هم واسش زياديه!!!
من هم زیاد شنیدم. یکی از اقوام ما هم تقریبا این وضعیت رو داشت. چون با مدرک فوق دیپلم از لیسانس ها بیشتر حقوق میگرفت.ممكنه شما بارها ديده باشيد كه در يك شركتِ حتي معتبر يك سري افراد با مدارك بالاتر زير دست كساني كار ميكنن كه مدرك هاي خيلي پايين تري داشته باشن!!
به نظر من هم کاملا درستهمطمئنا اينجا چيزي به نام تبعيض وجود نداره!! چونكه بازار كار آزاد اين امكانات رو در اختيار افراد مختلف (با هر حرفه اي) قرار ميده تا با هم رقابت كنن!
نه. این رو قبول ندارم.تازه بازار كار آزاد امروز طوريه كه واسه يك فوق ليسانس كامپيوتر واقعا افت داره كه بره و وارد بازار كار آزاد شه!! چراكه همونطور كه مي بينيم كساني امروزه وارد بازار كار آزاد كامپيوتر شدن كه مهارت زيادي در اين زمينه ندارن!!
البته باید دید که تعریف ما از بازار کار آزاد و غیر آزاد چیه.
از نظر من کار در یک شرکت کامپیوتری , یا تاسیس همچین شرکتی یک کار آزاد محسوب میشه. و استخدام در ادارات دولتی یک نمونه از کار غیر آزاده.
اگه تعریف شما این نبوده که هیچ
ولی اگه تعریفت همینه, باید بگم که جالبه که کاملا عکس عقیده تو رو دارم.
اتفاقا تصور من اینه که خیلی از کسانی که شرکت های نرم افزاری رو تاسیس میکنن و یا در شرکت های معتبر خصوصی کار میکنن در زمینه شغلشون کاملا متخصص هستن و مدرک ارشد یا دکترا دارن.( نمونه اش چند تا از اساتید ما در دانشگاه) و خیلی (نه همه) از کسانی که کار غیر آزاد (دولتی) دارن فاقد تخصص بالا هستن.
البته قطعا هر کدوم از این کارها معایب و محاسنی دارن که دیگه وارده جزئیاتش نمیشم ولی به نظرم در مجموع کار آزاد در رشته ما به نوعه دولتیش می ارزه. ( تا امروز که این عقیده رو داشتم.....فردا رو خدا عالمه)
فکر نمیکنم کسانی که اینطوری وارده بازار کار میشن خیلی پیشرفت کنن (البته امیدوارم که دوستتون موفق بشه) چون پایش رو ندارن. متاسفانه جامعه ما اینطوریه که بعضیا فکر میکنن که نرم افزار همون برنامه نویسیه.من خودم يادمه دوستي داشتم كه رشتش برق بود و يه روز ديدم كه يه كتاب دلفي دستش گرفته!! وقتي ازش موضوع رو پرسيدم گفت كه آشنامون رئيس فلان بخشه و بهم گفته بيا واسمون برنامه بنويس. منم رفتم اينو خريدم تا برنامه نويس شم!
که کاملا در اشنباهن. البته برای یه "برنامه نویسیه صِرف" هم یه نرم افزاری خیلی موفق تره. چون بالاخره چند تا زبان برنامه نویسی رو مثل c و pascal و بعضی درسای مربوط به این کار رو در دانشگاه خونده و از پایه با اونها آشنایی داره و یکدفه با دلفی شروع نکرده.
موفق باشید
ببين محسن جان منم تا حدودي با تصورات و نظرات واقعا ارزشمندت موافقم. ولي متاسفانه شما الان نمونه هاي خاصي رو مثال زديد. مثلا اگه بخوايم همين مثال شما رو دنبال كنيم بايد ديد كه زمينه كاري يك دكتراي كامپيوتر در يك شركت كامپيوتري چيه؟ كاملا واضحه كه هرچقدر هم ما وسعت يك شركت كامپيوتري رو بزرگ فرض كنيم به نظر من يك دكتراي كامپيوتر (لااقل در ايران) نمي تونه نقش واقعا مفيدي رو در اون شركت ايفا كنه!! همه ما مي دونيم كه وقتي يك نفر مثلا دكتراي نرم افزار رو مي گيره ديگه نبايد بياد و كد بنويسه!! چراكه كدنويسي رو هركسي (نه هركسي - در جواب حركت احمقانه دوستم) مي تونه انجام بده و وظيفه يه دكتراي نرم افزار بيشتر روي اصول طراحي نرم افزار هستش، نه نوشتن كد نرم افزار!! تا اينجا فقط خواستم وظايف يك دكتراي نرم افزار رو مثال زده باشم! و امااز نظر من کار در یک شرکت کامپیوتری , یا تاسیس همچین شرکتی یک کار آزاد محسوب میشه. و استخدام در ادارات دولتی یک نمونه از کار غیر آزاده.
اگه تعریف شما این نبوده که هیچ
ولی اگه تعریفت همینه, باید بگم که جالبه که کاملا عکس عقیده تو رو دارم.
اتفاقا تصور من اینه که خیلی از کسانی که شرکت های نرم افزاری رو تاسیس میکنن و یا در شرکت های معتبر خصوصی کار میکنن در زمینه شغلشون کاملا متخصص هستن و مدرک ارشد یا دکترا دارن.( نمونه اش چند تا از اساتید ما در دانشگاه) و خیلی (نه همه) از کسانی که کار غیر آزاد (دولتی) دارن فاقد تخصص بالا هستن.
طبق آماري كه من دارم در كشورهاي پيشرفته حدود 80 درصد زمان طراحي يك پروژه نرم افزاري رو روي اصول طراحي نرم افزار و به طور كلي طراحي سيستماتيك نرم افزار ميزارن و اين در صورتيه كه در كشور ما اين كار حدود 15 درصد زمان طراحي يك پروژه رو ميگره!!
و حال سوال من از شما :
آيا با وجود چنين سيستمي در كشور يك دكتراي كامپيوتر در كار آزاد ميتونه موفق باشه؟
البته واضحه كه من مثال دكتراي نرم افزار رو پيش كشيدم. ميتونستم يك دكتراي سخت افزار و يا هر گرايش ديگه اي رو هم مثال بزنم!!
و سوال دومم از شما اينه كه به نظر شما زمينه كاري يك دكتراي سخت افزار در كار آزاد در اين كشور چي مي تونه باشه؟
يك نكته ناگفته موند كه اونم بگم!! راجع به ادارات دولتي كاملا باهات موافقم. چراكه ادارات دولتي ما متاسفانه كارشون يا نصب پرينتره و يا نصب ويندوز!! ولي همه جا اينطور نيست!! شما اگر يك استاد كامپيوتر رو در نظر بگيري، اين استاد بايد به قدري در زمينه كاريش وارد باشه كه دانشجوهاش باهاش حال كنن!! نه اينكه همش بهش بخندن!!
مثال زدن يكي از روشهاي آموزش نيست، بلكه تنها راهِ آن است!!!
درسته.........ولی به نظرم این مثال هایی که زدم, بیشتر در عرفه رشته ما مطرحه.ببين محسن جان منم تا حدودي با تصورات و نظرات واقعا ارزشمندت موافقم. ولي متاسفانه شما الان نمونه هاي خاصي رو مثال زديد.
فکر کنم تفاوت نظرمون همین جاست.مثلا اگه بخوايم همين مثال شما رو دنبال كنيم بايد ديد كه زمينه كاري يك دكتراي كامپيوتر در يك شركت كامپيوتري چيه؟ كاملا واضحه كه هرچقدر هم ما وسعت يك شركت كامپيوتري رو بزرگ فرض كنيم به نظر من يك دكتراي كامپيوتر (لااقل در ايران) نمي تونه نقش واقعا مفيدي رو در اون شركت ايفا كنه!!
ببینید! درسته که مراحل مهندسی نرم افزار در خیلی از شرکتهای خصوصی (سطح پایین و متوسط) به درستی انجام نمیشه. ولی جاهای زیادی هم هستن که نرم افزار های خیلی بزرگی رو میسازن و مسلماً بدون طی کردن مراحل مهندسی نرم افزار هیچ پروژه ای در اون حد و اندازها, کامل نمیشه. اینجاست که نقش افراد متخصص با مدرک بالا پر رنگ تر میشه.
یادمه که یکی از استادامون که فارق التحصیل علم و صنعت بود میگفت که به عنوان یک طراح نرم افزار کار میکنه و کاری با کد نویسی نداره. (در ضمن میگفت حقوقش هم از اونها بیشتره).
به نظر من یک کارشناس ارشد خیلی بهتر میتونه یک طراح یا حتی کدنویس بشه. اما در عوض مجبوره که بعد از فارق التحصیلی تازه سراغ حرفه ای شدن در ابزار کار بره. که وقت گیره.( چون همونطور که عرض کردم از نظر من در اکثر مواقع نمیشه دو هدف بزرگ رو با هم به نتیجه رسوند)
البته اگه قراره که در شرکتهایی که به قول شما بیشتر کارشون کدنویسیه, استخدام بشه, همون بهتر که سراغ مدرک بالاتر نره و بچسبه به ابزار های جدید. چون برای هدفش که کدنویسیه به مدرک ارشد و تخصص خیلی بالا نیازی نداره. و چیزی که ارجحیت داره , حرفه ای شدن در ابزاره.
در واقع من اصلا با شغل های دولتی کاری ندارم (البته فعلا). چون معتقدم که در بیشتر (نه همه) کارهای دولتی, صرفاً سطح مدرک ( نه نوع رشته یا میزان تخصص ) مهمه. احتمالا شما هم شنیدید که در بعضی از سازمانهای دولتی افرادی مشغول به کارن که نه تنها تخصص لازم رو برای کارشون ندارن بلکه مدرک دانشگاهیشون هم هیچ سنخیتی با کارشون نداره.
در مورده پروژه های تجاری, به نظر من هم کاملا درسته.همه ما مي دونيم كه وقتي يك نفر مثلا دكتراي نرم افزار رو مي گيره ديگه نبايد بياد و كد بنويسه!!
كدنويسي رو هركسي (نه هركسي - در جواب حركت احمقانه دوستم) مي تونه انجام بده و وظيفه يه دكتراي نرم افزار بيشتر روي اصول طراحي نرم افزار هستش، نه نوشتن كد نرم افزار!!
کار آزاد داریم تا آزاد. اگه شرکت بدرد بخوری باشه, به نظر من که حتما میتونه موفق بشه. ولی اگه سطح اون شرکت پایین باشه, نه.آيا با وجود چنين سيستمي در كشور يك دكتراي كامپيوتر در كار آزاد ميتونه موفق باشه؟
در ضمن میخوام در جواب سوالت این سوال رو مطرح کنم که:
به نظر شما در کشور ما یک دکترای نرم افزار, در یک کار دولتی چقدر میتونه موفق بشه؟
به نظرم حساب سخت افزار از نرم افزار در زمینه پیدا کردن شغل کاملا جداست ( در کشور ما)البته واضحه كه من مثال دكتراي نرم افزار رو پيش كشيدم. ميتونستم يك دكتراي سخت افزار و يا هر گرايش ديگه اي رو هم مثال بزنم!!
سوال دومم از شما اينه كه به نظر شما زمينه كاري يك دكتراي سخت افزار در كار آزاد در اين كشور چي مي تونه باشه؟
بغیر از تعداد محدودی شغل که واقعا در زمینه تخصص اونهاست, واقعا هیچی.
متاسفانه بیشتر کارشناس های سخت افزار, کار تعمیرات و نصب تجهیزات شبکه و از این دست کارها رو انجام میدن. که واقعا تاسف آوره. (البته این نظر و تصور منه)
*****************************
به نظرم این طور بحثا خیلی مهم و مفیده. ولی متاسفانه بعضی وقتا از پشت کامپیوتر و با تایپ کردن نمیشه به طور کامل منظور رو رسوند. وبا یک جابه جایی نقطه یا ویلگول, یا کم و زیاد کردن چند تا کلمه ممکنه که کل مطلب جور دیگه ای برداشت بشه. به هر حال امیدوارم که روزی به صورت حضوری (انشاءا... در دانشگاه و در مقطع کارشناسی ارشد) و با حضور همه دوستان عزیز راجع به این طور موضوعات بحث و گفتمان کنیم.
*****************************///موفق باشید
در تایید حرف شما اینو بگم که تو کشوری مثل آمریکا یا کانادا حقوق یه کدنویس چیزی در حدود 4000 دلاره و در عوض حقوق یه تحلیلگر سیستم حدودا 16000 دلاره!محسن نوشته شده: یادمه که یکی از استادامون که فارق التحصیل علم و صنعت بود میگفت که به عنوان یک طراح نرم افزار کار میکنه و کاری با کد نویسی نداره. (در ضمن میگفت حقوقش هم از اونها بیشتره).
آقا محسن عزيز مطمئن باش من نگفتم كه كار دولتي به كار آزاد ارجعيت داره!!به نظر شما در کشور ما یک دکترای نرم افزار, در یک کار دولتی چقدر میتونه موفق بشه؟
خب اگر منظورت از كا دولتي همون ادارات دولتي باشه مطمئنا زياد نمي تونه موفق بشه!! هر چند من بعضي ادارات دولتي رو مي شناسم كه هر كسي رو براي تحليل سيستم هاشون راه نميدن!! كه البته اينم يه نمونه خاص هستش و نه عام!! ولي به هرحال ما بايد تمام جوانب رو مدنظر قرار بديم تا بتونيم به اين سوال جواب قاطع بديم!!
ولي به طور كل اينو ميگم كه يك دكتراي كامپيوتر هيچ وقت نميره سراغ ادارات دولتي!! چراكه اونم مثل ما ميدونه كه اونجا هيچ خبري نيست!! پس اگه بخواد سراغ كارهاي غيرآزاد رو بگيره ميره سراغ استاد دانشگاه شدن!!
اين درسته ولي در آمريكا و كانادا. البته منظور من نقض اين صحبت نيست!! منظورم تفاوت ما با اين كشورهاست!! همه شما ميدونيد كه در كشور ما سعي ميشه كه هميشه عكس قانون هاي رسمي دنيا برخورد بشه!! مثلا همين تغيير ساعت كشور!! چونكه اين ايده مال آمريكا بوده مسئولين ما خواستن كه اونو نقضش كنن!! ولي همه ما ديديم كه آخرش حرف آمريكا به كرسي نشست!!! بله دوستان اينه نتيجه يك كارشناسي خوبدر تایید حرف شما اینو بگم که تو کشوری مثل آمریکا یا کانادا حقوق یه کدنویس چیزی در حدود 4000 دلاره و در عوض حقوق یه تحلیلگر سیستم حدودا 16000 دلاره!
مثال زدن يكي از روشهاي آموزش نيست، بلكه تنها راهِ آن است!!!
سلام دوستان
من داشتم از اینجا رد می شدم گفتم یه سریم به کارشناسی ارشد بزنم .
یه کمی از مطلب های شما رو خوندم
به نظر من اگه می خواید موفق و از همه بهتر باشید :
1- زبان En و تخصصی کامپیوترتون رو تا می تونید قوی کنید
2- برید تجربه کسب کنید 6 ماه بدون حقوق برید توی یه بهترین شرکت براشون کار کنید ...ببینید چی کار می کنن ...
3- همیشه توی اون تخصصی که دوست دارید تا می تونید به روز باشید(عملی-تئوری) مثل
شبکه یا برنامه نویسی هایی که الان همه جا نیاز هست ...
راستی تو کانادا برای یه کسی که لیسانس کامپیوتر و سابقه کار داره جریان از این قراره البته این سالیانه هست :
Salary: $65,000-$100,000 for 3-5 years of experience. (If artistic capabilities and relevant experience warrant, salary may exceed $100,000)
من داشتم از اینجا رد می شدم گفتم یه سریم به کارشناسی ارشد بزنم .
یه کمی از مطلب های شما رو خوندم
به نظر من اگه می خواید موفق و از همه بهتر باشید :
1- زبان En و تخصصی کامپیوترتون رو تا می تونید قوی کنید
2- برید تجربه کسب کنید 6 ماه بدون حقوق برید توی یه بهترین شرکت براشون کار کنید ...ببینید چی کار می کنن ...
3- همیشه توی اون تخصصی که دوست دارید تا می تونید به روز باشید(عملی-تئوری) مثل
شبکه یا برنامه نویسی هایی که الان همه جا نیاز هست ...
راستی تو کانادا برای یه کسی که لیسانس کامپیوتر و سابقه کار داره جریان از این قراره البته این سالیانه هست :
Salary: $65,000-$100,000 for 3-5 years of experience. (If artistic capabilities and relevant experience warrant, salary may exceed $100,000)